علل الشرايع ( فارسي ) - الشيخ الصدوق

نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 975

مقدمهء ناشر	24
مقدمه مترجم	26
باب اوّل جهت ناميدن آسمان ، به آسمان و دنيا به دنيا و آخرت به آخرت و وجه نامگذارى حضرت آدم به آدم و حواء به حواء و درهم به درهم و دينار به دينار و سرّ اين كه به اسب « اجد » و به قاطر « عد » و به درازگوش « حرّ » مىگويند	29
باب دوّم سرّ پرستيده شدن آتش	35
باب سوّم سرّ پرستيده شدن بتها	37
باب هشتم منحصر بودن جعل احكام در وجود مصالح و حكم	51
باب نهم سرّ آفرينش مخلوقات و اختلاف حالاتشان	53
باب دهم سرّ ناميده شدن جناب آدم به آدم	69
باب سيزدهم سرّ اين كه چرا خداوند عزّ و جلّ ارواح را كه مجرّد و در محلَّى رفيع بودند در ابدان قرار داد	73
باب چهاردهم سرّ ناميده شدن حوّا به حوّا	75
باب هيجدهم مقاله محمّد بن بحر شيبانى عليه الرحمه معروف به رهنى « 2 »	85
تقرير و توضيح رفيع بودن حيوان	87
تقسيم ناطق به حجّت و محجوج و امتياز و شرافت حجّت بر محجوج	91
مقاله كسانى كه فرشتگان را بر انبياء و رسل و ائمه و حجج صلوات الله عليهم اجمعين تفضيل و برترى مىدهند	97
جواب كسانى كه انبياء و رسل و حجج صلوات الله عليهم را بر فرشتگان تفضيل و برترى مىدهند	99
مقاله كسانى كه فرشتگان را بر انبياء و حجج صلوات الله عليهم برترى مىدهند [ و جواب قائلين به افضليّت انبياء و حجج عليهم السّلام ]	103
برتر بودن حجّت از محجوج	109
مقاله مرحوم مصنّف كتاب	111
باب نوزدهم سرّ ناميدن ادريس عليه السّلام را به ادريس	113
باب بيستم سرّ ناميدن نوح عليه السّلام را به نوح	117
باب بيست و سوّم سرّ غرق نمودن خداوند عزّ و جلّ دنيا را در زمان نوح عليه السّلام	121
باب بيست و ششم سرّ ناميدن نجف به نجف	125
باب بيست و هفتم سرّ گفتار نوح عليه السّلام : * ( إِنَّكَ إِنْ تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبادَكَ وَلا يَلِدُوا إِلَّا فاجِراً كَفَّاراً ) *	127
باب سىام سرّ ناميدن بادى كه خدا با آن قوم عاد را هلاك كرد به « ريح عقيم » و علَّت زياد شدن ريگ در شهرهاى قوم عاد و جهت ديده نشدن كوه و توده در آن ريگها و جهت ناميده شدن قوم عاد به « * ( إِرَمَ ذاتِ الْعِمادِ ) * »	131
باب سى و سوّم سرّ اين كه خداى عزّ و جلّ فرمود : * ( وَإِبْراهِيمَ الَّذِي وَفَّى ) *	145
باب سى و ششم سرّ اين كه ابراهيم عليه السّلام آرزوى مرگ نمود بعد از آن كه از آن كراهت داشت	149
باب سى و هفتم سرّ ناميدن ذو القرنين به ذو القرنين	155
باب سى و هشتم سرّ ناميده شدن اصحاب رسّ به اصحاب رسّ و جهت ناميدن عجم ماههاى خود را به ابان و آذر و غير اين دو	157
باب سى و نهم سرّ ناميدن حضرت يعقوب عليه السّلام به يعقوب و جهت نامگذارى اسرائيل به اسرائيل	165
باب چهلم سرّ اين كه انبياء و مؤمنين به گرفتارىها مبتلا مىشوند	169
باب چهل و يكم سرّ امتحانى كه خداى عزّ و جلّ يعقوب عليه السّلام را نمود و وى را مبتلا ساخت به آنچه يوسف در خواب ديد	171
باب چهل و دوّم سرّ گفتار برادران حضرت يوسف عليه السّلام به حضرتش : * ( إِنْ يَسْرِقْ ! فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَه مِنْ قَبْلُ ) *	187
باب چهل و سوّم سرّ گفتار منادى در كاروانى كه برادران يوسف بودند و علَّت اين ندايش كه سر داد : * ( أَيَّتُهَا الْعِيرُ إِنَّكُمْ لَسارِقُونَ ) * « 2 »	191
باب چهل و چهارم سرّ گفتار يعقوب عليه السّلام به فرزندانش : * ( يا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَأَخِيه ) *	195
باب چهل و پنجم سرّ اين كه يعقوب عليه السّلام بوى يوسف را از فاصله ده روز سير يافت .	197
باب چهل و ششم سرّ گفتار يوسف به برادرانش : * ( لا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ ) * و اين كه چرا يعقوب عليه السّلام به آنها فرمود * ( سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي ) *	199
باب چهل و هفتم سرّ خارج نشدن پيامبر از صلب يوسف عليه السّلام	203
باب چهل و هشتم سرّ ازدواج جناب يوسف عليه السّلام با زليخا	205
باب چهل و نهم سرّ ناميدن جناب موسى عليه السّلام به موسى	207
باب پنجاهم سرّ برگزيدن حقّ تعالى جناب موسى عليه السّلام را براى تكلَّم كردن با او نه مخلوقات ديگر را	209
باب پنجاه و يكم سرّ اين كه خداوند عزّ و جلّ موسى را خادم شعيب عليه السّلام قرار داد	211
باب پنجاه و چهارم سرّ ناميدن خضر عليه السّلام به خضر و ذكر آن حضرت علل افعال سه گانه اى ( شكافتن كشتى ، كشتن غلام ، بپا داشتن ديوار ) كه جناب موسى عليه السّلام را به غضب آوردند	219
باب پنجاه و پنجم سرّ گفتار حقّ تبارك و تعالى در هنگام سخن گفتن با موسى به او : فاخلع نعليك و نيز سرّ اين كلام موسى و * ( احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي ) *	243
باب پنجاه و ششم سرّ اين كه حقّ عزّ و جلّ به موسى و هارون فرمود : * ( اذْهَبا إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّه طَغى ، فَقُولا لَه قَوْلًا لَيِّناً لَعَلَّه يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشى ) * « 2 »	245
مقاله مرحوم مصنّف در ذيل حديث	249
باب شصت و دوّم سرّ گفتار سليمان عليه السّلام : * ( رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي مُلْكاً لا يَنْبَغِي لأَحَدٍ مِنْ بَعْدِي ) *	257
باب شصت و سوّم سرّ زياد بودن حروف اسم سليمان از اسم پدرش داود عليه السّلام و سرّ ناميدن داود به داود و علَّت مسخّر شدن باد براى سليمان و جهت تبسّم نمودن سليمان از كلام مور و خندانشدنش	261
باب شصت و چهارم سرّ يافت شدن آب و گل در هر كجا كه موريانه باشد	263
باب شصت و پنجم سرّ مبتلا شدن ايّوب پيغمبر عليه السّلام	269
باب شصت و ششم سرّ برگرداندن خداوند عزّ و جلّ عذابى را كه تا بالا سر قوم يونس آمده بود و نسبت به هيچ قومى غير از ايشان چنين نكرد	275
باب شصت و هفتم سرّ ناميده شدن اسماعيل بن حزقيل به صادق الوعد	277
باب شصت و هشتم سرّ بيشتر بودن ناس ( مردم ) از بنى آدم	279
باب هفتاد و يكم سرّ كشتن كفّار جناب زكريا عليه السّلام را	283
باب هفتاد و دوّم سرّ اين كه حواريّون را حواريّون و نصارى را نصارى خوانده اند	285
باب هفتاد و هفتم سرّ تولَّد مؤمن از كافر و تولَّد كافر از مؤمن و علَّت كار زشت نمودن مؤمن و عمل نيك انجام دادن كافر	291
باب هشتادم سرّ اين كه در مؤمنين تندى و تيزى است و در مخالفين ايشان اين معنا منتفى است	299
باب هشتاد و يكم سرّ بودن تلخى در گوشها و شيرينى در لبها و شورى در چشمها و رطوبت و سردى در بينى	301
باب هشتاد و دوّم سرّ اين كه مردم عقل داشته ولى علم ندارند	323
باب هشتاد و پنجم سرّ عروض نسيان و حصول ذكر و سبب شبيه بودن شخص به عمو و عمّه ها و دايى و خاله ها	329
باب هشتاد و ششم سرّ اين كه در بسيارى از مردم عقل يكى مىباشد	341
باب هشتاد و هفتم اسرار آفرينش اعضاء و جوارح در انسان	343
باب هشتاد و هشتم سرّ اين كه مبغوضترين موجودات نزد خدا شخص احمق مىباشد	353
باب هشتاد و نهم سرّ اين كه موى در كف دست نبوده ولى در پشت دست مىرويد	355
باب نود و دوّم سرّ حسن و سوء خلق	359
باب نود و ششم سرّ پيدايش طبايع و شهوات و محبتها در مخلوقات و انسانها	363
منشأ پديد آمدن حالات و صفات	385
ياوران عقل و جهل	397
باب نود و هفتم سرّ پيدايش معرفت و انكار	407
باب نود و هشتم سرّ محجوب بودن حقّ جل جلاله از مخلوقاتش	411
باب نود و نهم سرّ اثبات انبياء عليهم السّلام و اختلاف دلائل ايشان	413
باب صد و دوّم سرّ اين كه حقّ تعالى امر به اطاعت رسولان و ائمه عليهم السّلام نموده	423
باب صد و سوّم سرّ احتياج به پيامبر و امام عليهما السّلام	425
باب صد و ششم سرّ ناميده شدن نبى اكرم صلَّى الله عليه و آله به محمّد و احمد و ابو القاسم و بشير و نذير و داعى و ما حى و عاقب و حاشر و احيد و موقف و مقفّى	433
باب صد و هفتم سرّ اين كه خداوند عزّ و جلّ به پيامبرش صلَّى الله عليه و آله فرمود : * ( فَإِنْ كُنْتَ فِي شَكٍّ مِمَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ فَسْئَلِ الَّذِينَ يَقْرَؤُنَ الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكَ ) *	439
باب صد و هشتم سرّ سلام كردن نبى اكرم صلَّى الله عليه و آله بر كودكان	443
باب صد و نهم سرّ ناميدن نبى اكرم صلَّى الله عليه و آله به يتيم	445
باب صد و سيزدهم سرّ اين كه پيامبر اكرم صلَّى الله عليه و آله از پروردگار عزّ و جلّ تقاضا نكرد كه نمازهاى پنجاه گانه را براى امّت كاهش دهد تا حضرت موسى عليه السّلام از خدا آن را درخواست نمود و علَّت اين كه چرا از پروردگار تقاضا نكرد نمازهاى پنجگانه را تخفيف دهد	451
باب صد و شانزدهم سرّ ناميده شدن عزيزان حقّ تبارك و تعالى به محمّد و على و فاطمه و حسن و حسين صلوات الله عليهم اجمعين	457
باب صد و هفدهم سرّ وجوب محبّت داشتن بندگان به خدا و رسولش و اهل بيت رسولش صلوات الله عليهم اجمعين	469
باب صد و بيستم سرّ دوست داشتن اهل بيت عليهم السلام پاكى ولادت و سبب دشمنى با ايشان آلودگى و ناپاكى ولادت مىباشد	475
باب صد و بيست و يكم سرّ اين كه چرا مردم على عليه السّلام را ترك كرده و تابع غير آن حضرت شده با اين كه به فضل و برتريش از غير اعتراف داشتند	485
باب صد و بيست و دوّم سرّ اين كه امير المؤمنين عليه السّلام با اهل خلاف ستيز و جنگ نفرمود	489
[ خطبهء شقشقيه ]	501
شرح لغات و مفردات خطبه مذكور	507
باب صد و بيست و سوّم سرّ اين كه امير المؤمنين عليه السّلام با اهل بصره مقاتله فرمود ولى اموالشان را به حال خود گذارد و دستور غارت آن را نداد	513
باب صد و بيست و چهارم سرّ اين كه امير المؤمنين عليه السّلام در هنگام ولايت و خلافتشان چرا زمين فدك را ترك كردند	515
باب صد و بيست و پنجم سرّ اين كه رسول خدا صلَّى الله عليه و آله كنيه امير المؤمنين عليه السّلام را ابو تراب قرار داد	517
باب صد و بيست و ششم سرّ اين كه امير المؤمنين عليه السّلام چهار انگشتر به دست مىنمودند	523
باب صد و بيست و هفتم سرّ اين كه امير المؤمنين عليه السّلام انگشتر را به دست راست مىكردند	525
باب صد و بيست و هشتم سرّ اين كه جلو سر مبارك امير المؤمنين عليه السّلام مو نداشت و جهت ناميده شدن حضرت به انزع البطين	527
باب صد و بيست و نهم سرّ اين كه على بن ابى طالب عليه السّلام به امير المؤمنين و شمشير آن جناب به ذو الفقار موسوم شده و علَّت ناميده شدن قائم به قائم و مهدى به مهدى	529
باب صد و سىام سرّ اين كه على بن ابى طالب عليه السّلام تقسيمكننده بهشت و دوزخ گرديده	533
باب صد و سى و يكم سرّ اين كه رسول خدا صلَّى الله عليه و آله على عليه السّلام را وصىّ خود قرار داده نه ديگرى را	549
باب صد و سى و چهارم سرّ داخل شدن امير المؤمنين عليه السّلام در شورى	561
باب صد و سى و پنجم سرّ اين كه بعضى از ائمّه عليهم السّلام با شمشير خروج نموده و برخى از آنها ملازم منزل بوده و ساكت نشستند ، پاره اى از آنها امر خود را اظهار كرده و تنى از ايشان امر را مخفى نموده ، جماعتى از ايشان به نشر علوم پرداخته و تعدادى از آنها علم را منتشر ننمودند	563
باب صد و سى و ششم سرّ اين كه نبى اكرم صلَّى الله عليه و آله از غنائم جنگى دو سهم به على عليه السّلام دادند با اين كه آن حضرت در مدينه بوده و در جنگ شركت نداشتند	565
باب صد و سى و نهم سرّ اين كه امير المؤمنين عليه السّلام طاقت نياورد رسول خدا صلَّى الله عليه و آله را موقع بزير انداختن بتها از پشت بام كعبه حمل نمايد	569
باب صد و چهلم سرّ فرموده رسول خدا صلَّى الله عليه و آله : كسى كه مرا به خروج برج آذار بشارت دهد اهل بهشت مىباشد	577
باب صد و چهل و يكم سرّ فرموده رسول خدا صلَّى الله عليه و آله : آسمان سبز سايه نيانداخته بر سر كسى و كره خاك حمل نكرده است بر روى خود صاحب لهجه اى صادقتر از جناب ابو ذر رحمة الله عليه	579
باب صد و چهل و دوّم سرّ ناميده شدن عليا مخدّره فاطمه سلام الله عليها به فاطمه	583
باب صد و چهل و سوّم سرّ ناميده شدن فاطمه زهراء سلام الله عليها به زهراء	587
باب صد و چهل و چهارم سرّ اين كه حضرت فاطمه و مريم عليها السّلام به بتول ناميده شده اند	591
باب صد و چهل و پنجم سرّ اين كه حضرت فاطمه عليها السّلام براى ديگران نه براى خويش دعاء مىفرمودند	593
باب صد و چهل و ششم سرّ ناميده شدن حضرت فاطمه عليها السّلام به محدّثه	595
باب صد و چهل و هفتم سرّ اين كه رسول خدا صلَّى الله عليه و آله فاطمه عليها السّلام را بسيار مىبوسيدند	597
باب صد و پنجاهم سرّ برگرداندن نبى اكرم صلَّى الله عليه و آله كسى را كه به وى سوره برائت را داده بودند و به جاى او حضرت على عليه السّلام را فرستادن	615
باب صد و پنجاه و يكم سرّ مأمور شدن خالد بن وليد براى كشتن امير المؤمنين عليه السّلام	619
باب صد و پنجاه و دوّم سرّ اثبات ائمه عليهم صلوات الله	625
[ مناظرهء هشام بن حكم با عمرو بن عبيد ]	629
باب صد و پنجاه و سوّم سرّ اين كه زمين از حجّت خدا بر خلائق خالى نبايد باشد	635
باب صد و پنجاه و چهارم سرّ اين كه رسول خدا صلَّى الله عليه و آله درب تمام منازل را به مسجد بستند مگر درب منزل على عليه السّلام را	653
باب صد و پنجاه و پنجم سرّ اين كه واجب است امام از نظر قبيله و جنس و نسب و خاندان معروف و شناخته شده باشد و بيان اين جهت كه چرا بايد امام اعلم خلائق و سخىترين و شجاعترين و عفيفترين آنها بوده و از تمام گناهان معصوم و بر حذر باشد	655
باب صد و پنجاه و ششم سرّ قرار داده شدن امامت در اولاد حضرت امام حسين نه امام حسن صلوات الله عليهما	663
باب صد و پنجاه و هفتم سرّ اين كه چرا بر امّت معرفت ائمه بعد از پيامبر واجب بوده و معرفت به ائمّه قبل از نبىّ صلَّى الله عليه و آله واجب نيست	679
مقاله مرحوم مصنف ( صدوق ) [ در بارهء صلح امام حسن ( ع ) ]	685
باب صد و شصتم سرّ صلح نمودن امام حسن عليه السّلام با معاويه عليه الهاويه و ماهيّت و چگونگى آن	717
[ كلام مرحوم صدوق در بارهء ماهيت صلح امام حسن ( ع ) ]	723
باب صد و شصت و سوّم سرّ اقدام اصحاب امام حسين عليه السّلام بر كشته شدن	739
باب صد و شصت و چهارم سرّ اين كه حضرت قائم عليه السّلام فرزندان قاتلين امام حسين عليه السّلام را به خاطر كردار پدرانشان مىكشد	741
باب صد و شصت و پنجم سرّ اين كه حضرت على بن الحسين عليهما السّلام زين العابدين ناميده شدند	743
باب صد و شصت و ششم سرّ ناميده شدن على بن الحسين عليهما السّلام به سجّاد	749
باب صد و شصت و نهم سرّ ناميده شدن ابو عبد الله جعفر بن محمّد عليهما السّلام به صادق	753
باب صد و هفتاد و دوّم سرّ ناميده شدن على بن موسى عليهما السّلام به رضا	759
باب صد و هفتاد و سوم سرّ اين كه امام رضا عليه السّلام ولايت عهدى را از مأمون پذيرفت	761
باب صد و هفتاد و چهارم سرّ اين كه مأمون حضرت رضا عليه السّلام را با سمّ به قتل رساند	767
باب صد و هفتاد و هفتم سرّ اين كه حقّ تعالى انبياء و ائمه عليهم السّلام را در تمام احوال غالب قرار نداده	775
باب صد و هشتادم سرّ دفاع حقّ عزّ و جلّ از اهل گناه	787
باب صد و هشتاد و يكم سرّ پديد آمدن زمستان و تابستان	789
باب صد و هشتاد و دوّم اسرار و علل شرايع و احكام و اصول اسلام	791
[ علل و اسرار احكام از زبان فضل بن شاذان ]	803
باب صد و هشتاد و سوّم سرّ پديد آمدن غائط در انسان و علَّت تعفّن آن	869
باب صد و هشتاد و چهارم سرّ اين كه انسان در وقت تغوّط و تخلَّى به پائين خود مىنگرد	871
باب صد و هشتاد و پنجم سرّ نهى شدن از تغوّط در زير درختان ميوه دار و جهت أنس داشتن درختان ميوه دار و سبب ناميده شدن سدرة المنتهى به اين نام	875
باب صد و نود و يكم سرّ وضوء دادن فقط جوارح چهارگانه	883
باب صد و نود و پنجم سر اين كه جنابت موجب غسل است نه ادرار و غائط	889
باب دويست و سوّم سرّ وجوب غسل روز جمعه	899
باب دويست و ششم سرّ مضمضه و استنشاق نمودن و جزء وضوء نبودن آنها	903
باب دويست و يازدهم سرّ فرق بين آبى كه از شخص صحيح و سالم خارج شده و آب رقيقى كه از مريض بيرون مىآيد	909
باب دويست و شانزدهم سرّ آغاز كردن صاحب خانه و ابتدائش به وضوء پيش از خوردن طعام	915
باب دويست و بيست و يكم سرّ اين كه رسول خدا صلَّى الله عليه و آله امر به مسواك با هر نمازى نفرمودند	921
باب دويست و بيست و پنجم سرّ اين كه جامه اى را كه با شير و ادرار دختر بچه ملاقات كرده بايد شست ولى در صورت ملاقات با شير و ادرار پسر بچه شستن آن واجب نيست	925
باب دويست و سى و سوّم سرّ اين كه تب يك شب كفّاره گناه يك سال مىباشد	933
باب دويست و سى و هشتم سرّ غسل دادن ميّت و علَّت غسل نمودن كسى كه ميّت را غسل مىدهد و وجه نماز گزاردن بر آن	941
باب دويست و سى و نهم سرّ اين كه ميّت را موقع دفن به طرف قبله متوجّه مىسازند	945
باب دويست و چهل و پنجم سرّ اين كه مخالفين بر ميّت چهار تكبير مىگويند	953
باب دويست و چهل و ششم سرّ اين كه مكروه است جلو جنازه مخالفين حركت نمود	955
باب دويست و پنجاهم سرّ اين كه وقتى ميّت با جنب اجتماع كردند و آب براى هر دو كافى نباشد جنب مقدم بوده و غسل بايد بكند و ميّت رها شود	959

نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 975

فرمت PDF

شناسنامه

فهرست