نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 407
حديث ( 15 ) پدرم رضى الله عنه : سعد بن عبد الله ، از احمد بن محمّد بن عيسى ، از ابو يحيى واسطى به طور مرفوع از حضرت امام صادق عليه السّلام نقل كرده كه آن حضرت فرمودند : خداوند عزّ و جلّ ما را از عليّين آفريد و ارواح ما را از فوق آن خلق كرد و ارواح شيعيانمان را از عليّين و اجسادشان را از غير آن ايجاد نمود لذا بين ما و ايشان قرابت بوده لا جرم دلهايشان به ما مايل مىباشد . حديث ( 16 ) محمّد بن الحسن بن احمد بن وليد رضى الله عنه مىگويد : محمّد بن حسن صفّار ، از احمد بن محمّد ، از پدرش از ابن عرزمى ، از پدرش ، از جابر جعفى ، از حضرت ابى جعفر عليه السّلام نقل كرده كه آن جناب فرمودند : هر گاه خواستى بدانى در تو خير و خوبى است به قلبت بنگر ، اگر كسانى كه اهل طاعت خداوند عزّ و جلّ هستند را دوست داشته و اهل عصيان را مبغوض دارد البته در تو خير بوده و خدا تو را دوست مىدارد و اگر قلبت اهل طاعت را مبغوض داشته و اهل معصيت را دوست دارد پس در تو خير نبوده و خدا تو را مبغوض مىدارد و انسان با هر كسى كه دوستش دارد مقرون و همراه مىباشد . باب نود و هفتم سرّ پيدايش معرفت و انكار حديث ( 1 ) پدرم رحمة الله عليه فرمود : سعد بن عبد الله ، از محمّد بن عيسى ، از حسن بن على بن فضّال ، از ابن بكير ، از زراره نقل كرده كه گفت : از حضرت ابو جعفر عليه السّلام راجع به فرموده خداوند عزّ و جلّ : * ( وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى ) * ( بياد آور هنگامى كه خداى تو از پشت فرزندان آدم ذريّه آنها را برگرفت و آنها را بر خود گواه قرار داد كه آيا من پروردگار شما نيستم ؟ همه گفتند : بلى ، ما به خدايى تو گواهى مىدهيم ) پرسيدم ؟ فرمودند : معرفت بندگان به بارى تعالى ثابت مانده ولى وقت اعترافشان به ربوبيّت حقّ عزّ و جلّ از يادشان رفته و به زودى آن را متذكَّر خواهند شد و اگر ثبوت معرفت نمىبود احدى از بندگان نمىدانست كه خالق و رازقش كيست .
407
نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 407