نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 579
باب صد و چهل و يكم سرّ فرموده رسول خدا صلَّى الله عليه و آله : آسمان سبز سايه نيانداخته بر سر كسى و كره خاك حمل نكرده است بر روى خود صاحب لهجه اى صادقتر از جناب ابو ذر رحمة الله عليه حديث ( 1 ) ابو الحسن محمّد بن عمرو بن على بصرى از عبد السّلام بن محمّد بن هارون هاشمى ، از محمّد بن محمّد بن عقبه شيبانى از ابو القاسم خضر بن ابان ، از ابى هدبه ، از انس بن مالك ، وى مىگويد : روزى ابو ذر به مسجد رسول خدا صلَّى الله عليه و آله وارد شد و فرمود : آنچه در شب گذشته ديدم تا به حال نديدهام اهل مسجد گفتند : شب گذشته چه ديدى ؟ فرمود : ديدم رسول خدا صلَّى الله عليه و آله از درب منزلشان خارج شده و دست على بن ابى طالب عليه السّلام را گرفته و به طرف بقيع حركت كردند من نيز به دنبالشان رفتم تا به مقابر مكَّه رسيده ، سپس بر سر قبر پدر بزرگوارشان عبد الله توقف كرده و دو ركعت نماز آنجا خواندند ، در اين هنگام قبر شكافت و حضرت عبد الله در قبر نشسته بودند و مىگفتند : اشهد ان لا اله الَّا الله و انّ محمّدا عبده و رسوله . پيامبر صلَّى الله عليه و آله به او فرمودند : اى پدر ولىّ تو كيست ؟ عبد الله عرض كرد : فرزندم ولى چيست ؟ پيامبر صلَّى الله عليه و آله فرمودند : ولى عبارتست از اين بزرگوار يعنى على عليه السّلام . عبد الله پس از شنيدن اين كلام به دنبال شهادتين گفت : و اشهد انّ عليا وليّى . پيامبر صلَّى الله عليه و آله پس از آن فرمودند : به روضه خود بازگرد ، سپس بر سر قبر مادرشان آمنه آمده و آنچه بالاى قبر عبد الله انجام دادند اين جا نيز به انجام رساندند ، در اين هنگام قبر مادر شكافت و مشاهده شد كه آن بانو مىفرمايد : اشهد ان لا آله الَّا الله و انّك نبىّ الله و رسوله . پيامبر صلَّى الله عليه و آله به مادر فرمود : مادر ، ولىّ تو كيست ؟ آمنه عرضه داشت : فرزند ، چه كسى ولىّ مىباشد ؟ پيامبر فرمودند : ولى عبارتست از اين بزرگوار يعنى علىّ عليه السّلام . آمنه پس از شنيدن اين كلام به دنبال شهادتين گفت : اشهد أنّ عليا وليى . پيامبر صلَّى الله عليه و آله پس از آن فرمودند : به روضه خود بازگرد . اهل مسجد كه اين حكايت از ابو ذر شنيدند او را تكذيب كرده و يقه پيراهنش را
579
نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 579