responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 187


و نيز از محمّد بن عبد الله بن محمّد بن طيفور شنيدم كه در ذيل قول يعقوب عليه السّلام :
يا اسفا على يوسف [1] فرمود :
جناب يعقوب عليه السّلام با اين عبارت تأسّفش بر يوسف را اظهار و نمايان نمود و آن در وقتى بود كه خبر مفارقتش از فرزند ديگرش را به او دادند ، وى وقتى در مفارقتش از يوسف و قطعشدنش از او ، مفارقت و قطع ديگرى را مشاهده كرد حزن و تأسّفش بر يوسف را ابراز نمود نظير فرموده امام صادق عليه السّلام در تفسير و شرح قول حقّ عزّ و جلّ :
* ( وَلَنُذِيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الأَدْنى دُونَ الْعَذابِ الأَكْبَرِ ) * [2] امام عليه السّلام فرمودند : مضمون اين آيه خبر از فراق دوستان در دنيا داده تا با آن استدلال شود بر فراق مولى و معبود .
و همچنين جناب يعقوب عليه السّلام از خوف فراق غير يوسف ( برادر ديگر ) ياد يوسف افتاد و بر او تأسّف خورد [3] .
باب چهل و دوّم سرّ گفتار برادران حضرت يوسف عليه السّلام به حضرتش : * ( إِنْ يَسْرِقْ ! فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَه مِنْ قَبْلُ ) * حديث ( 1 ) مظفر بن جعفر بن مظفر علوى رضى الله عنه مىگويد : جعفر بن محمّد بن مسعود ، از پدرش ، از احمد بن عبيد الله علوى ، از على بن محمّد علوى عمرى از اسماعيل بن همام نقل كرده كه وى گفت :
حضرت امام رضا عليه السّلام در ذيل فرموده خداى عزّ و جلّ : * ( قالُوا إِنْ يَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَه مِنْ قَبْلُ ، فَأَسَرَّها يُوسُفُ فِي نَفْسِه وَلَمْ يُبْدِها لَهُمْ ) * [4] ( برادران گفتند اگر اين دزدى بكند برادرش يوسف نيز پيش از اين دزدى كرد يوسف چون اتّهام دزدى را به خود شنيد باز قضيّه را در دل پنهان كرد و به آنها اظهار ننمود ) فرمودند :



[1] - سوره يوسف آيه ( 84 )
[2] - سوره سجده آيه ( 21 )
[3] - خلاصه كلام آن كه برادران يوسف وقتى بنيامين را نزد عزيز مصر ( يوسف ) گذارده و خود بدون او نزد پدر بازگشتند و به وى خبر مفارقت فرزندش را دادند جناب يعقوب بياد فراق يوسف افتاد و در مقام تأسّف و تحسّر فرمود : يا أسفا على يوسف .
[4] - سوره يوسف آيه ( 77 )

187

نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 187
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست