حديث ( 2 ) و با همين اسناد از محمّد بن جمهور از احمد بن حمّاد نقل كرده كه وى گفت :
يكى از وكلاء حضرت موسى بن جعفر عليهما السّلام عثمان بن عيسى بود ، وى در مصر سكونت داشت و نزد او مال زيادى و شش جاريه بود ، بعد از رحلت امام كاظم عليه السّلام حضرت رضا عليه السّلام نزد او فرستاده و اموال و كنيزها را مطالبه فرمودند ، عثمان بن عيسى طى نامه اى كه به حضرت نوشت در آن مرقوم داشت كه پدر شما از دنيا نرفته است .
حضرت رضا عليه السّلام در جواب نامه اش نوشتند : پدرم از دنيا رفته و ما ميراث او را تقسيم كرديم و اخبار دالَّه بر موت آن جناب كلا صحيح و درست است .
عثمان بن عيسى : نامه اى ديگر نوشت و در آن مرقوم نمود : اگر پدرت فوت نكرده پس در اين اموال و كنيزها حقّى شما نداريد و اگر طبق گفته شما ايشان از دنيا رفته است چون به من امر نكرده‌اند اين اموال را به شما سپرده و واگذار نمايم لذا از سپردن آنها به شما معذور بوده و كنيزها را هم آزاد كرده و به ازدواج داده‌ام .
مقاله مرحوم مصنّف مصنّف اين كتاب مىگويد : حضرت موسى بن جعفر عليهما السّلام اهل جمع آورى مال نبودند منتهى اين اموال در زمان رشيد به دست حضرت آمد و دشمنان آن جناب نيز زياد بودند و حضرت نمىتوانستند آنچه از مال كه نزدشان جمع شده بود را يك جا تقسيم كنند مگر به تدريج بين افرادى كه اطمينان داشتند كه اهل كتمان سرّ مىباشند لا جرم رفته رفته اموال انباشته شد تا مبلغ زيادى گرديد .
از اين گذشته اين اموال ، اموال فقراء نبود تا حضرت در تقسيم آنها تسريع نمايند بلكه اموالى بود كه دوستان حضرت آنها را به عنوان احسان به آن جناب محضر مباركش فرستاده بودند لذا از اموال شخصى خود حضرت محسوب مىشدند .
باب صد و هفتاد و دوّم سرّ ناميده شدن على بن موسى عليهما السّلام به رضا حديث ( 1 ) احمد بن على بن ابراهيم رضى الله عنه مىگويد : پدرم از جدّم ابراهيم بن هاشم ، از احمد بن ابى نصر بزنطى ، وى مىگويد :
محضر امام ابو جعفر ثانى محمّد بن على عليهما السّلام عرض كردم : گروهى از مخالفين

759