responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 157


بود و نه از نقره بلكه او بنده اى بود كه حقّ تعالى را دوست مىداشت و خداى عزّ و جلّ نيز او را دوست مىداشت ، براى خدا خيرخواهى كرد و خداى عزّ و جلّ نيز خير خواهى او را نمود . [1] و امّا سرّ اين كه به او ذو القرنين گفتند اينست كه وى قوم خود را به حقّ عزّ و جلّ دعوت نمود ولى آنها بر فرقش كوبيده و او را زدند ، پس براى زمانى از ايشان غايب شد و سپس بسويشان بازگشت و دوباره آنها را دعوت كرد و آنها اين بار بر فرق ديگرش كوبيده و بدين وسيله او را مضروب ساختند .
سپس امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند : و در ميان شما مثل او مىباشد [2] باب سى و هشتم سرّ ناميده شدن اصحاب رسّ به اصحاب رسّ و جهت ناميدن عجم ماههاى خود را به ابان و آذر و غير اين دو حديث ( 1 ) احمد بن زياد بن جعفر همدانى رضى الله عنه مىگويد : على بن ابراهيم بن هاشم ، از پدرش ، از ابو الصلت عبد السّلام بن صالح هروى ، از حضرت على بن موسى الرضا عليه السّلام از پدر بزرگوارشان موسى بن جعفر از پدرشان جعفر بن محمّد ، از پدرشان محمّد بن على ، از پدرشان على بن الحسين ، از پدرشان حسين بن على عليهم السّلام ، حضرت فرمودند : سه روز قبل از شهادت حضرت على بن ابى طالب عليه السّلام مردى از اشراف بنى تميم كه به او عمرو مىگفتند محضر امام عليه السّلام



[1] - مقصود از خيرخواهى ذو القرنين براى خدا همان دعوت او است مردم را به سوى حضرت سبحان و مراد از خير خواهى حقّ جلّ ثنائه براى او شايد مضمون حديثى است كه مرحوم مجلسى عطَّر اللَّه مرقده در كتاب بحار ج ( 12 ) ص ( 198 ) ح ( 29 ) نقل كرده و آن اين است كه : اصبغ بن نباته مىگويد : از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام راجع به ذو القرنين سؤال شد ، آن جناب فرمودند : ذو القرنين بنده صالح خدا بود موسوم به عيّاش حقّ تبارك و تعالى او را برگزيد و پس از طوفان نوح وى را به سوى مردم مغرب مبعوث داشت ، او مردم را دعوت به حقّ كرد ولى مردم بر فرق راستش كوبيده و او را از پاى درآوردند سپس حقّ عزّ و جلّ او را بعد از صد سال ديگر زنده كرد و اين بار او را به سوى مردم مشرق فرستاد ، باز مردم وى را تكذيب كرده و بر فرق چپش كوبيده و او را مقتول ساختند ، حقّ تعالى پس از صد سال ديگر او را زنده كرد و به عوض دو ضربه اى كه به او رسيده بود جاى ضربتين دو شاخ مجوّف قرار داد .
[2] - مقصود از « مثل ذو القرنين » وجود مبارك خود امير المؤمنين عليه السّلام است كه از جهت وارد شدن دو ضربت بر فرق آن بزرگوار خود را مثل ذو القرنين معرّفى فرمود و آن دو ضربت عبارت بود از : الف : ضربتى كه روز خندق از عمرو بن عبد ودّ بر فرق نازنينش وارد گرديد . ب : ضربتى كه شب نوزدهم ماه مبارك رمضان ابن ملجم ملعون به حضرت زد .

157

نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 157
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست