ابليس به اطراف و نواحى رفته و تمام مجالس و مجامع بنى اسرائيل را استقراء نموده و افراد اين مجالس را ملاقات كرده و به آنها مىگفت : مريم و زكريا با هم رابطه پنهانى داشتند و بينشان تماس واقع شده اين سخنان به حدّى رسيد كه شايع شد جناب زكريا عليه السّلام مرتكب عمل فحشاء با مريم سلام الله عليها شده ، زكريّا كه چنين ديد از بين مردم گريخت ، سفهاء و اشرار او را تعقيب كردند تا به مكان پر درخت و گياهى رسيدند وقتى زكريا عليه السّلام به وسط آن مكان رسيد تنه درختى شكاف خورد و از هم باز گرديد ، زكريا داخل تنه درخت شد و سپس شكاف هم آمد در اين هنگام ابليس و مردم كه در طلب زكريا بودند به آنجا رسيدند ، ابليس پيش آمد و درخت را از پائين به طرف بالا اندازه گرفت و وجب نمود تا دستش به محاذى قلب زكريا رسيد ، صدا زد درخت را از اين جا ببريد ، آنان درخت را از همان مكان ارّه كرده و بريدند در حالى كه زكريا در وسط درخت بود ، سپس زكريا را به حال خود گذارده و پراكنده شدند و ابليس نيز بعد از رسيدن به مراد خويش از نظر آنها پنهان گرديد ، قابل توجّه آن كه زكريا كوچكترين دردى از ناحيه بريده شدن احساس نكرد ، بارى حقّ عزّ و جلّ فرشتگان را فرستاد تا بدن زكريّا را غسل داده و پيش از دفن تا سه روز بر او نماز گزاردند و اين امر اختصاص به جناب زكريّا نداشته بلكه تمام انبياء عليهم السّلام همين طور بوده كه بعد از مرگ بدنشان تغيير نكرده و خاك آنها را در بر خود نگرفته ( كنايه از دفن شدن مىباشد ) بلكه تا سه روز بر ايشان نماز گزارده مىشود و سپس دفن مىشوند .
باب هفتاد و دوّم سرّ اين كه حواريّون را حواريّون و نصارى را نصارى خوانده اند حديث ( 1 ) ابو العبّاس محمّد بن ابراهيم بن اسحاق طالقانى رضى الله عنه مىگويد : احمد بن محمّد بن سعيد كوفى از على بن الحسن بن على بن فضّال ، از پدرش نقل كرده كه وى گفت :
محضر ابى الحسن الرّضا عليه السّلام عرض كردم : چرا حواريّون را حواريّون خوانده‌اند ؟
حضرت فرمودند : امّا از نظر مردم : ايشان آنها را به خاطر اين جهت حواريّون مىخوانند كه گازر و رخت شوى بودند يعنى به واسطه شست و شو آلودگى و چركى را از

285