نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 761
شما تصوّر مىكنند مأمون نام پدر شما را رضا گذارده به خاطر آن كه آن حضرت به ولايت عهدى مأمون راضى بودند . حضرت فرمودند : به خدا قسم ايشان دروغ مىگويند و مرتكب فجور و فسق شدهاند ، خداوند متعال آن حضرت را رضا خواند به خاطر آن كه حضرتش از خداوند متعال در آسمانش و از رسول و ائمّه عليهم السلام كه بعد از رسول بودند در زمين راضى و خشنود بود . راوى مىگويد : محضر مباركش عرضه داشتم : مگر تمام پدران شما عليهم السلام از خدا و رسولش و ائمّه بعد از آن حضرت راضى و خشنود نبودند ؟ حضرت فرمودند : آرى . عرض كردم : پس چرا بين ايشان تنها پدر شما به رضا موسوم گرديد ؟ فرمود : زيرا مخالفين و دشمنانش از او خشنود بودند همان طورى كه موافقين و دوستانش از آن حضرت خشنود بودند در حالى كه اين امتياز براى هيچ يك از آباء گرامش عليهم السلام نبود لذا از ميان همه تنها آن حضرت به رضا موسوم گشت . باب صد و هفتاد و سوم سرّ اين كه امام رضا عليه السّلام ولايت عهدى را از مأمون پذيرفت حديث ( 1 ) حسين بن ابراهيم بن ناتانه از على بن ابراهيم ، از پدرش ابراهيم بن هاشم ، از ابو الصّلت هروى نقل كرده كه وى گفت : مأمون به امام رضا عليه السّلام عرض كرد : اى فرزند رسول خدا فضل و علم و زهد و تقوى و عبادت شما را دانستم و شما را سزاوارتر از خود به خلافت ديدم . حضرت به او فرمودند : به واسطه عبوديت حقّ تعالى افتخار نموده و با زهد در دنيا اميد نجات از شرّ دنيا را داشته و با تقوى و اجتناب از محارم رجاء رسيدن به مغانم را دارم و با تواضع و فروتنى در دنيا اميدوارم نزد خدا رفعت مقام پيدا كنم . مأمون عرض كرد : نظرم اين است كه از خلافت كناره گيرم و آن را براى شما گذارده و خود با شما بيعت كنم . حضرت رضا عليه السّلام فرمودند : اگر خلافت را خدا براى تو قرار داده حقّ ندارى لباسى را كه خدا به تن تو نموده درآورى و براى غير قرار دهى و اگر از آن تو نيست نمىتوانى آن را براى من قرار دهى .
761
نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 761