نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 411
در ظلال برانگيخت . راوى مىگويد : محضر مبارك امام عليه السّلام عرض كردم : ظلال چيست ؟ حضرت فرمودند : آيا به سايه خودت در آفتاب نظر نكرده اى و نديده اى كه چيزى است و در عين حال هيچ چيز نيست ؟ منظور از ظلال همين سايه مىباشد . سپس از ميان خلائق انبياء را برانگيخت و آنها را دعوت نمود كه اقرار به او كنند و همين معنا مراد از آيه شريفه است : * ( وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ ؟ لَيَقُولُنَّ : الله ) * اگر از ايشان سؤال كنى : چه كسى آنها را آفريد ؟ در جواب مىگويند : خداوند سپس خلائق را خواند كه اقرار به انبياء كنند ، بعضى انكار و برخى اقرار نمودند ، سپس از آن دعوتشان نمود به ولايت ما به خدا سوگند آنان كه محبوب حقّ عزّ و جلّ بودند اقرار و آنان كه مبغوض حضرتش بودند انكار كردند و آيه شريفه اشاره به همين معنا دارد . : * ( فَما كانُوا لِيُؤْمِنُوا بِما كَذَّبُوا بِه مِنْ قَبْلُ ) * ( ايمان نياوردند به آنچه قبلا تكذيبش كردند ) . سپس حضرت ابو جعفر عليه السّلام فرمودند : مقصود تكذيبشان در آن عالم بود . باب نود و هشتم سرّ محجوب بودن حقّ جل جلاله از مخلوقاتش حديث ( 1 ) حسين بن احمد از پدر نقل كرده كه گفت : محمّد بن بندار از محمّد بن على ، از محمّد بن عبد الله خراسانى خادم الرّضا عليه السّلام ، نقل كرده كه وى گفت : بىدينى به حضرت ثامن الحجج عليه السّلام عرض كرد : براى چه خدا از خلائق محجوب و مستور است ؟ امام عليه السّلام فرمودند : حجاب و پنهان بودن از خلائق به خاطر كثرت گناهان ايشان است امّا حقّ عزّ و جلّ هيچ پنهانى در لحظات شب و روز از او مخفى نمىباشد . بىدين عرض كرد : پس چرا ديدگان او را نمىبينند ؟ حضرت فرمودند : تا فرق باشد بين او و مخلوقات چه آن كه مخلوقات را ديدگان
411
نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 411