نام کتاب : علل الشرايع ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 127
جناب فرمودند : نجف همان كوهى بود كه پسر نوح گفت : * ( سَآوِي إِلى جَبَلٍ يَعْصِمُنِي مِنَ الْماءِ ) * [1] ( به زودى بالاى كوهى خواهم رفت كه من را از غرق شدن در آب حفظ مىكند ) و روى زمين كوهى بزرگتر و مرتفعتر از آن نبود ، بارى حقّ عزّ و جلّ به كوه خطاب فرمود : اى كوه ، آيا از من به تو بايد پناه برده شود ؟ پس كوه بلافاصله تكَّه تكه گرديد و به طرف بلاد و سرزمينهاى شام پرتاب و به ريگهاى ريز و كوچكى مبدّل گشت و بعد از آن به صورت دريايى عظيم درآمد و به درياى « نى » ناميدنش سپس خشك شد و به آن نىجف گفتند بعد از آن مردم آن سرزمين را « نجف » خواندند زيرا اداء آن بر زبانشان سهلتر و آسانتر بود . باب بيست و هفتم سرّ گفتار نوح عليه السّلام : * ( إِنَّكَ إِنْ تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبادَكَ وَلا يَلِدُوا إِلَّا فاجِراً كَفَّاراً ) * حديث ( 1 ) محمّد بن الحسن بن احمد بن الوليد رضى الله عنه مىگويد : محمّد بن الحسن بن الصفّار ، از احمد بن محمّد بن عيسى ، از محمّد بن اسماعيل از حنّان بن سدير ، از پدرش نقل كرده كه وى گفت : محضر حضرت ابى جعفر عليه السّلام عرض كردم : جهت اين كه جناب نوح عليه السّلام قومش را نفرين كرد و به درگاه پروردگار عرض كرد : * ( رَبِّ لا تَذَرْ عَلَى الأَرْضِ مِنَ الْكافِرِينَ دَيَّاراً ) * * ( ، إِنْ تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبادَكَ وَلا يَلِدُوا إِلَّا فاجِراً كَفَّاراً ) * ( پروردگارا اين كفّار را هلاك كن و از آنها احدى را روى زمين باقى مگذار ، اگر تو از آنها هر كه را باقى گذارى بندگان پاك با ايمانت را گمراه مىكنند و از آنها فرزندى جز بدكار و كافر به ظهور نمىرسد ) به نظر شما چيست ؟ حضرت فرمود : جهتش آن است كه نوح عليه السّلام مىدانست در ميان ايشان احدى نجابت ندارد . راوى مىگويد : عرضه داشتم : چگونه نوح اين معنا را دانست ؟ حضرت فرمود : خداوند به او وحى نموده بود كه از قوم تو احدى ايمان نخواهند آورد مگر همانهايى كه قبلا ايمان آوردهاند در اين وقت بود كه نوح آنها را نفرين كرد .