خواجه رشيد الدين فضل الله در كار خويش استقلال تمام يافته و كليهء حكام ولايات را از هواداران خود انتخاب نموده و باصطلاح صاحب تاريخ گزيده « بهر ملك امينى مقبول القول » [1] فرستاده است . به نظر مىآيد كه وى ازين مشاغل ديوانى يا از اموال موروثى خود صاحب باغ و بستان مفصلى بوده چه در يك طومار تقسيم نامهء آب باغهاى قزوين بعنوان « ذكر مهجات اوديه بقزوين از ابتداء فروردين قديم بر شش دور و فضل آبهء باغات . . . » [2] از مولف تاريخ گزيده بدين ترتيب نام برده شده است كه « هشتم جوزا حق صاحب معظم حمد الله مستوفى [3] » و از همين مختصر هم تمكن مالى او را ميتوان حدس زد و هم احترام و مكانت وى را نزد معاصرين و همشهريان خويش . بدبختانه اين طومار تاريخ ندارد تا بدانيم كه وى تا چه سالى زنده بود زيرا پس از سال 740 يعنى سال تأليف نزهة القلوب ديگر از اين نويسنده پر كار اثرى در دست نيست و اينكه در تاريخ مرحوم عباس اقبال سال فوت وى در حدود 750 ذكر شده مأخذ صريح و روشنى ندارد . ولى با اين حال قبر او هنوز باقى است و به گنبد دراز شهرت دارد . محل قبر در خاور شهر قزوين ، در محلهء پنبه ريسه و مشرق ميدانگاه بين امام زاده على و امينه خاتون است . اين مقبره كه صورت مزبله دانى گرفته بود در سال 1310 مورد توجه واقع شد و عدهاى از مردم ذى علاقه براى حفظ آن ديوارى بدور آن كشيدند و مختصر تعميرى نمودند و در سال 1319 نيز از طرف اداره باستان شناسى تعميرات اساسى در آن صورت گرفت و يك لنگه در منبتكارى آن كه لنگهء ديگرش را دزديده شده بود بموزه باستان شناسى منتقل نمودند و درى تازه بجاى آن نهادند و بر دور گنبد كتيبهاى نصب و شرح حيات مستوفى را بر آن نقش نمودند [4] . درين كتيبه سال تاريخ فوت او ، بدون ذكر مأخذ ، در حدود 750 ذكر شده و لا بد از تاريخ مغول مرحوم اقبال گرفته شده است .