نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 96
وبس . گروه ديگرى هستند كه مقامات عاليهاى از دانش وبينش را فرا گرفتهاند وبه ضميمهء انسانيت عالىترين گامها را در راه پيش برد قافله انسانى به سعادت علمى يا عملى يا هر دو بر مىدارند . دستهء ديگرى از مردم پيدا مىشوند كه با فرا گرفتن دانش ناچيز خود را اقيانوسى از علم ومعرفت مىدانند ، مخصوصاً اگر در ابراز همان مقدار از دانش ناچيز ، مهارت وزبردستى داشته باشند ويك را صد نشان بدهند . اينان از دو جهت با مقدرات فرهنگ بشرى بازى مىكنند . جهت يكم - پوشانيدن حقايق با اهميت به وسيلهء هنرمندى ماهرانهاى كه يك را صد نشان مىدهد واز اين راه ارزش حقايق وپستى اباطيل را مىپوشاند ومردم ساده لوح را كه تا كنون در هر جامعهاى اكثريت افراد را تشكيل مىدهند مىفريبد . اين نيم دانش اندوز يك شاعر معمولى است ، به مسائل عالى انسانى وفلسفى وارد مىشود وبا هنر شعرى كه دارد ، واقعيات فراوانى را با آن شعر بازيش پاى مال مىكند وزيبايى وقافيهء دل نشين شعرش 22 را مساوى 107001 نشان مىدهد ، قلم زيبايى دارد ، نويسندهء هنرمندى است ، با نقاشى زيبا هزاران اصول وقواعد قطعى علم وفلسفه را بهم مىريزد وبا لبخند هنرمندانهء خود همهء حقايق را ريشخند مىكند . اينان موريانه هاى خوش رنگ فرهنگ بشرى هستند كه ضررشان به جانهاى آدميان كمتر از شمشير چنگيز وهم مكتبانش به گردنهاى جوامع بشرى نيست . جهت دوم - بدبختى وسقوط خود اين نيم دانش اندوزان است ، زيرا اينان در تلقين شايستگى راهى را كه در پيش گرفتهاند ، براى خود ، سالها ، بلكه اكثر مدت عمر را با تضاد وپيكار وجدان خدا دادى با هوى وهوس خود پرستى مىگذرانند . اينان براى توجيه كار خود مجبور مىشوند ، حقايق را محو ونابود بسازند وپايان كارشان به ترديد وانكار روشنترين واقعيات مىانجامد .
96
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 96