نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 84
يكى باشد ، اين سبقت ، بىچون وحقيقتى است معنوى كه دويى را بر آن سابق ومسبوقش راه يابى نيست . تو اگر وحدت سابق ومسبوق را نديدهاى مربوط به فهم پست تست ، زيرا عقول آدميان ، خود جوى از كان بىكران آن معناست ، تو هنگامى كه نمىتوانى حقايق وآيات دينى را درك كنى ، عيب را متوجه خود بدان ، زيرا پرندهاى كه از گل سر بر آورده است ، راهى به چرخ برين ندارد ، اين پرندگان ، عالىتر از هوا جولانگاهى ندارند ، زيرا از شهوت وهوا به وجود آمدهاند . اين همه قطعهاى پى در پى كه به تناقض مىانجامد به درون خود راه مده ، بلكه به آستانهء تحير عالى بدون اين كه بلى ونه بگويى گام بگذار ، باشد كه رحمت الهى دستگيرت شود وتوجيهت نمايد . حتى در باره اين گونه مسائل عالى بلى ارزشى ندارد ، لذا اگر بلى هم بگويى ، تكلف وساختگى خواهد واگر نه بگويى همان نه گردنت را مىزند وآن روزنهاى را كه بر درونت نور مىاندازد وممكن است روزى راه نجات در پيش پايت بگذارد مىبندد : - < شعر > ( ( 3751 ) ) پس همين حيران وواله باش وبس تا درآيد نصر حق از پيش وپس < / شعر > هيچ مىدانى كه وقتى با خلوص نيت به آستانه مقدس حيرت قدم گذاشتى ، اهدنا الصراط المستقيم را از ته دل گفتهاى . تو اگر در مقابل محكمترين وخشنترين حقيقت از روى اخلاص بلرزى ، به طور قطع همان حقيقت غير قابل نفوذ بر تو نرم ورام خواهد گشت ، زيرا قيافهء خشن ، همواره براى متكبران نمودار مىشود ، وهنگامى كه ناتوانى خود را دريافتى همان قيافه به لطف ونيكويى تبديل مىگردد .
84
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 84