نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 77
إسم الكتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى ( عدد الصفحات : 655)
عظمت تو بس ناچيزند ، كوه قاف پاسخ داد كه كوههاى ديگر رگهاى منند كه در زيبايى وروشنايى مثل من نيستند ، من در هر شهرى رگى پنهان دارم وهمه جاى جهان به رگهاى من اتصال دارد در آن هنگام كه خدا بخواهد زلزلهاى را به شهرى فرستد ، به من دستور مىدهد كه آن رگ را بجنبانم ، وقتى هم كه بگويد بس است . ساكن مىگردد ، اما مانند سكون قلبم روى زخم كه ساكن ولى بسى فعال است ومانند خرد كه ساكن مىماند ولى جنبش سخنان از اوست . كسانى كه اين نكته را نمىدانند گمان مىكنند كه زلزله از بخارات زمين است ونمىدانند كه به بخارات زمين وابسته نبوده ، بلكه ناشى از دستور آفرينندهء زمين است .
77
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 77