نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 617
إسم الكتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى ( عدد الصفحات : 655)
ولاف من وما ، با تيغ وكفن به پيش شاه رفتند . از شدت شرمندگى همهء آنان در حالى كه انگشتان خود را مىگزيدند مىگفتند اى شاه جهان ، اگر خون ما را بريزى براى تو حلال است واگر ببخشى دور از احسان ونعمت تو نيست . آن چه كه ما انجام دادهايم شايسته ما بوده ، اكنون فرمان است كه اگر جرم ما را اى شاه دل افروز ببخشى نقص وخللى در عظمت تو پديد نيايد بلكه چنان شايستهء وجود تست كه تاريكى براى شب وروشنايى براى روز . اگر ببخشى نوميدىهاى ما مرتفع مىگردد واگر انتقام گيرى صدها مثل ما فداى شاه باد . پادشاه در پاسخ آنان گفت من اين نوازش يا انتقام را صورت نخواهم داد زيرا مربوط به خود اياز است .
617
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 617