responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 11  صفحه : 599


نكته‌اى كه در اين مورد بايد در نظر بگيريم ، اين است كه با قطع نظر از عمل آن اختصاص وپيش از رسيدن به مرحلهء عمل وپذيرش احساس ، وحدتى وجود دارد كه شعرا وارباب ذوق در باره اش داد سخن داده‌اند ، اين وحدت در شماره هاى 1 و 2 و 3 و 4 مطرح شد وديديم كه در اختيار قرار گرفتن معشوق اساسىترين عنصر حيات عاشق را تشكيل مىدهد ومبارزهء شديد با محو كردن هر گونه اختصاصات وتعيينها كه احتمال مباينت با خواستهء معشوق داشته باشد ، تاكيد كنندهء همان عنصر اساسى است كه عاشق براى خود پذيرفته است .
اما مىدانيم كه اين وحدت با نظر به اختصاص عمل به عاشق وپذيرش عمل به معشوق كه خاصيت اختلاف را در گذرگاه عشق پوشيده مىدارد ودر مرحلهء وصال آشكار مىسازد ، جز اتحاد تلقينى واحساساتى چيز ديگرى نمىتواند بوده باشد .
تفسير ابيات مىگويند به جسم مجنون به جهت دورى از ليلى بيماريى روى آورد ، خونش از شعله هاى اشتياق جوشيد ومرض خناق در مجنون پديد آورد . طبيبى به بالينش آمد تا معالجه اش كند پس از معاينهء مجنون گفت : دواى درد مجنون ، زدن رگ اوست ودستور داد براى دفع خون مجنون رگ زنى بياورند .
رگ زن به بالين مجنون آمد وبازويش را گرفت وخواست نيش بر رگش بزند ، آن مجنون كه با معشوق خود اتحادى پيدا كرده بود بانگ زد كه دست مزد خود را بگير ورگ مرا مزن واگر هم بميرم باكى نيست زيرا جسم كهن را از خود دور خواهم كرد .
رگ زن به مجنون مىگويد تو كه از شير ژيان نمىترسى ، چرا از رگ زدن هراس دارى ؟ شير وخرس وپلنگ وگرگ ودرنده ها هر شب پيرامون تو جمع مىشوند وتو از جهت سرشار بودن از عشق وشعف محبت در جگر تو ، بوى انسانى در نمىيابند .

599

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 11  صفحه : 599
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست