نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 576
حواس برخوردار شده است ، بدون مقدمهء فعاليت حواس ارزشى قائل نيست ، حتى خود ماهيت انديشه وتعقل همواره پر از مواد خام دريافت شده هاى حسى را در بر دارد ، اگر چه در مراتب عالى همان مواد خام تجريد مىشود وحالت معقولى به خود مىگيرد . همين گونه است فعاليت ما فوق عقل نظرى كه با كوته نظرى خاصى جنون ناميده شده است . آسيب اين نامگذارى بقدرى زياد است كه قابل تصور نيست ، زيرا موقعى كه كسى موفق به دركهاى عالىتر از عقل نظرى شود ومفهوم ديوانگى را به او تلقين كنند ، نوعى از اضطراب وترديد در او به وجود مىآيد كه آيا من ديوانه تيمارستانى هستم يا واقعا چيز عالىترى را درك مىكنم ؟ لذا اين گونه اشخاص كه داراى سرمايهء كلانى از حقيقت يابى هستند ، به گمان اين كه ضد عقل حركت مىكنند ، ارزش كار عالى خود را گم مىكنند واگر راهى تيمارستان نشوند ، سرمايهء خود را از دست مىدهند . دليل روشنى كه مىتواند حالت ما فوق عقل را از ديوانگى كه مادون عقل است ، تفكيك نمايد ، همان است كه جلال الدين خود آگاه يا ناخود آگاه به آن اشاره نموده است : < شعر > ( ( 1894 ) ) ما جنون واحد لي فى الشجون بل جنون في جنون في جنون < / شعر > در اين عالم ما فوق من داراى يك ديوانگى نيستم ، بلكه ديوانگىهاى تو در تو به سراغم آمده است . در صورتى كه اگر اختلالى به عقل وارد آيد ، نوعى از ديوانگى مناسب با آن اختلال در روان آدمى به وجود مىآيد . نه ديوانگىهاى متنوع . توضيح اين كه با گام گذاشتن به ما فوق عقل نظرى جزئى وفعاليتهايش احساسات ومشاعر وعقل نظرى را يكى پس از ديگرى يا يكى در كنار ديگرى مىبيند وحالت اضطرابى به روان آدمى دست مىدهد كه معلول استحكام حلقه هاى زنجير مزبور از يك طرف وباز شدن وذوب گشتن آنها با يك چشم بهم زدن در حوزهء ما فوق عقل ومشاعر از طرف ديگر مىباشد .
576
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 576