responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 11  صفحه : 552


آن چه كه به نيستى خزيد ، ديگر بر نمىگردد ، چه معنا دارد ؟
اين قضيه به عنوان يك اصل مسلم در علوم تحققى وجهان بينىهاى وابسته به علوم تحققى پذيرفته شده است كه هيچ رويدادى در جويبار زمان تكرار نمىشود .
چيزى كه يك لحظه پيش از اين به وجود آمد حلقه‌اى از زنجير متحرك هستى بود كه در جهان عينى يا ذهنى به وقوع پيوست وبه مقتضاى حركت به نيستى خزيد وحلقه هاى ديگرى كه از راه آينده مىرسند نه عين آن خواهند بود ونه جاى آن را خواهند گرفت .
حواس نزديك بين ومغزهاى رشد نيافته تشابه رويدادها را با عين يكديگر بودن اشتباه مىكنند وگمان مىكنند : طلوع آفتاب امروزى عين طلوع آفتاب ديروزى است = 2 × 2 كه امروز در ذهن آدمى به وجود مىآيد ، همان است كه فردا هم بروز خواهد كرد ، در صورتى كه واقعيت كاملًا مخالف اين تصور است ، ما خواه بگوييم : كه رويداد ديروزى معدوم شده است يا بگوييم كه نيستى در كار نيست ، بلكه دگرگونى ماده وحركت است كه رويدادى را از حالت الف به حالت ب مبدل ساخته است ، هيچ فرقى در اين ندارد كه آن رويداد مشخص كه در جويبار زمان عبور كرده است ، برگشت عين همان رويداد مستلزم برگشت تمام اجزاء وروابط وجريانات عالم هستى است كه رويداد گذشته را به وجود آورده واز نقطهء معين جويبار گذرانيده است .
پاسخ اين مطلب را مىتوان به اين ترتيب مطرح كرد : - زمان يك حقيقت عينى نيست كه مشغول قطعه قطعه كردن جهان هستى بوده باشد .
شگفتا همان كارگاه مغز كه با انتزاع زمان از حركت جهان هستى را با ميلياردها گذشته ولحظه حاضر وميلياردها آينده پاره پاره مىكند ، همان كارگاه با اصرار فراوان وجدى از تكثر وگسيختگى وپاره پاره شدن جهان هستى فرار نموده ووحدت سيستماتيك براى همين جهان اثبات مىكند

552

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 11  صفحه : 552
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست