responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 11  صفحه : 549


ديگرى وجود داشته باشد كه احساس وانجام وظيفه انسانى عالى نتيجه خود را دريابد .
اين همان راه معروف است كه از فلاسفهء مغرب زمين ، امانوئل كانت برگزيده است .
اين استدلال را بعضى از متفكرين سطحى قلمداد كرده‌اند ومىگويند : اين گونه احساس وانجام تكليف ريشه ى طبيعى خالص دارد كه شبيه به تجريد عدد مطلق ( 2 ) از معدودها ( دو سيب يا دو ميز ) مىباشد . يعنى اين احساس تجريد شده از احساس وظايف وضعى است كه بشر به طور اجبار براى ترس از كيفر يا جلب پاداش دارا مىباشد .
اين اعتراض نوعى سطحى نگرى در بارهء انسان است كه از ورود به اعماق جانهاى رشد يافتهء بشرى محروم گشته است .
3 - امكان ناپذير بودن تفسير وتوجيه زندگى دنيوى بدون وجود جهان ديگرى كه موجب تعادل عمل وعكس العملها بوده باشد . بدين معنى كه اگر يك حيات ابدى ديگرى در مقابل اين زندگانى طبيعى فرض نشود ، بىهودگى وتصادفى بودن مجموع زندگى انسانها اثبات گشته وبه هيچ وجه راهى براى اثبات وتشويق انسانها به اصول عاليه‌اى كه در اين دنيا نتايج محسوسى نشان نمىدهند ، باقى نخواهد ماند .
اين مطلبى است كه افراد فراوانى از متفكرين هشيار شرق وغرب با صراحت يا با اشارات گوناگون پذيرفته‌اند .
به عنوان نمونه : ناصر خسرو قباديانى مىگويد :
< شعر > روزگار وچرخ وانجم سر بسر بازيستى گر نه اين روز دراز دهر را فرداستى < / شعر > بارتلمى سانتهيلر هم در مقدمهء كتاب « اخلاق نيگو ماكس » تأليف ارسطو عين همين مطلب را متذكر مىشود .

549

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 11  صفحه : 549
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست