نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 535
يا ما به آن حالت روحى شما در موقع احتضار نزديكتريم ولى شما نمىبينيد ) . « قِيلَ اُدْخُلِ اَلْجَنَّةَ قالَ يا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ . بِما غَفَرَ لِي رَبِّي وجَعَلَنِي مِنَ اَلْمُكْرَمِينَ 36 : 26 - 27 » [1] ( به آن مرد با ايمان گفته شد : به بهشت داخل شو ، گفت : اى كاش قوم من مىدانستند كه پروردگار من بچه علت مرا بخشيد ومرا يكى از اكرام شدگان قرار داد ) . « وَفِي اَلسَّماءِ رِزْقُكُمْ وما تُوعَدُونَ . فَوَ رَبِّ اَلسَّماءِ واَلأَرْضِ إِنَّه لَحَقٌّ مِثْلَ ما أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ 51 : 22 - 23 . » [2] ( روزى شما وآن چه كه به شما وعده داده مىشود در آسمان است . سوگند به پروردگار آسمان وزمين اين جمله يقيناً حق است ، چنانكه سخن گفتن شما حق است ) . تفسير ابيات خداوند متعال به عزراييل فرمود : كسانى كه از اصل كارها اطلاع دارند ، تو را سبب گرفتن جانها نخواهند دانست . تو اگر چه خويش را از عموم پنهان كردهاى ، اما در نزد روشن بينان هم مانند پردهاى هستى كه سبب اصلى در پشت آن است . براى آن روشن بينان مرگ مانند شكر است ، زيرا در مقابل دولتهايى كه مرگ براى آنان ارمغان مىآورد مست وسر خوش خواهند بود جدايى آنان از بدن به وسيلهء مرگ كه رفتن از چاه وزندان به سوى چمنزارها است ، هرگز تلخ وناگوار نخواهد بود . آنان از جهان پر پيچ وخم رها گشتهاند ، مگر انسان عاقل به از دست دادن هيچ گريه وناله سر مىدهد ؟ وقتى كه يك معدنچى برج زندان را مىشكند تا جان آدمى را از حبس نجات
[1] سوره يس ، آيهء 26 و 27 . . [2] سوره الذاريات ، آيهء 22 و 23 . .
535
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 535