responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 11  صفحه : 526


در بيان آن كه مخلوقى كه تو را از او ظلمى رسد به حقيقت او همچون آلتى است ، عارف بود كه به حق رجوع كند نه به آلت رجوع كند واگر به آلت رجوع كند به ظاهر نه از جهل كند بلكه براى مصلحتى ، چنانكه بايزيد قدس سره گفت چندين سال است كه من با مخلوق سخن نگفته‌ام واز مخلوق سخن نشنيده‌ام ، ليكن خلق چنين پندارند كه با ايشان سخن مىگويم واز ايشان مىشنوم زيرا ايشان مخاطب اكبر را نمىبينند كه ايشان چون صدايند او را نسبت به حال من ، التفات مستمع عاقل به صدا نباشد چنانكه مثل است معروف » قال الجدار للوتد لم تشقنى قال الوتد انظر الى من يدقنى » < شعر > ( ( 1685 ) ) او به صنعت آزر است ومن صنم آلتى كاو سازدم من آن شوم ( ( 1686 ) ) گر مرا ساغر كند ساغر شوم ور مرا خنجر كند خنجر شوم ( ( 1687 ) ) گر مرا چشمه كند آبى دهم ور مرا آتش كند تابى دهم ( ( 1688 ) ) گر مرا باران كند خرمن دهم ور مرا ناوك كند در تن جهم ( ( 1689 ) ) گر مرا مارى كند زهر افكنم ور مرا يارى كند مهر آكنم گر مرا شكر كند شيرين شوم ور مرا يارى كند مهر آكنم گر مرا شيطان كند سركش شوم ور مرا حنظل كند پر كين شوم ( ( 1690 ) ) من چو كلكم در ميان اصبعين نيستم در صف طاعت بين بين ( 1 ) ( ( 1691 ) ) خاك را مشغول كرد اندر سخن يك كفى بربود از آن خاك كهن ( ( 1692 ) ) ساحرانه در ربود از خاك دان خاك مشغول سخن چون بىخودان ( ( 1693 ) ) برد تا حق تربت بىراى را تا به مكتب آن گريزان پاى را ( ( 1694 ) ) گفت يزدان كه به علم روشنم كه تو را جلاد اين خلقان كنم ( ( 1695 ) ) گفت يارب دشمنم گيرند خلق چون فشارم خلق را در مرگ حلق ( ( 1696 ) ) تو روا دارى خداوند سنى كه مرا مبغوض ودشمن رو كنى ؟
< / شعر >


( 1 ) در مباحث آينده در شرح امر بين الامرين كه از خاندان عصمت وارد شده است مضمون فوق بررسى خواهد شد . .

526

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 11  صفحه : 526
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست