responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 11  صفحه : 492


حال كه زودتر از موعد معمول قلب بودن او آشكار شده است بايد هر چه زودتر خود را از او جدا كنم . در آن موقع كه يار تو دشمنى با تو بورزد وحملات رشگ وكشته او آشكار گردد ، ناراحت مباش واز روى حماقت اعراض وناله وافغان مكن < شعر > ( ( 1516 ) ) بلكه شكر حق كن ونان بخش كن كه نگشتى در جوال او كهن ( ( 1517 ) ) از جوالش زود بيرون آمدى تا بجويى يار صدق سرمدى < / شعر > چه يارى ، - < شعر > ( ( 1518 ) ) نازنين يارى كه بعد از مرگ تو رشته يارى او گردد سه تو < / شعر > اين همان خداوند ويا يار الهى است كه مقبول خدا وشفيع او است ، بلكه اين يار خود خداست كه تو را بياريش مكرم ساخته است ، تو با اعراض از مردم قلب ودغل از آشوب ودغل بازىها رها گشته ، پيش از آن كه اجل فرا رسد ، از جلال وعزت يار حقيقى برخوردار گشتى .
اين جور وجفاى مردم كه در ظاهر براى تو ناخوشايند است ، اگر درست بيانديشى در حقيقت گنج پر قيمت وپنهانى است كه تو را بىنياز خواهد كرد . حكمت بالغه الهى است كه مردم را با تو بد خو وروى گردان مىسازد كه روى تو را ناچار به سوى خود بر گرداند .
اين اصل را يقين بدان كه همه مردم در پايان كار دشمن سر كش تو گشته تو را تنها به زير خاك سرازير خواهند كرد ، تو در آن موقع ناله « رب لا تذرنى فردا » ( خداى من ، تنهايم مگذار ) را سر خواهى داد وخواهى گفت :
< شعر > ( ( 1525 ) ) اى جفايت به ز عهد وافيان هم ز داد توست عهد باقيان < / شعر > اى انبار دار ، لختى به نداى عقل گوش فرا ده وگندم خود را به زمين الهى بسپار تا از دزد وآفات در امان بماند وآن شيطان هوى وهوس وبخل را به وسيلهء عقل وسلوك بكش ، زيرا شيطان هر لحظه تو را از فقر مىترساند ، تو كه باز نر شكارى هستى ، آن كبك ناچيز را شكار كن .

492

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 11  صفحه : 492
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست