responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 11  صفحه : 491


وهيچ يك از آنها را كه گنج ومال وياور مىپنداشتى سودى به حال تو نخواهد داشت . تو هم اكنون خدا را بخوان وباقى را كنار بگذار تا به منصب والاى وارث بودن ملك جهان نائل شوى .
در آن هنگام كه روز رستاخيز فرا مىرسد ، برادر از برادر وفرزند از پدر مىگريزد وهر كس كه در اين دنيا به تو دوست جلوه مىكرد .
در آن ساعت مهيب دشمن تو مىگردد ، زيرا آن چه را كه در اين دنيا مورد عشق خود قرار داده بودى ، بتى بود راهزن راه حق وحقيقت . تو بينوا در اين دنيا به نقشهاى ظاهرى مانوس مىگشتى واز خود نقاش ازل وابد روى بر مىگرداندى ، اگر امروز وهم اكنون ياران تو با تو ضديت بورزند واز تو روى گردان شوند وحالت خصومت با تو پيش بگيرند ، تو با خويشتن بگو : سپاس خدا را كه امروز پيروز گشتم وآن جدايى وخصومتى كه در روز رستاخيز مىبايست پيش بيايد هم امروز روى آورد ونجاتم داد .
چه خوب شد كه پيش از آن كه روزگار عمرم را با اين دشمنان دوست نما بسر برم به دشمنى آنان پى بردم وكالاى معيوبى كه از دوستى آنان خريده بودم در همين بامداد عمر به معيوب بودن كالا آگاه گشتم - سپاس خدا را كه - < شعر > ( ( 1508 ) ) پيش از آن كز دست سرمايه شدى عاقبت معيوب بيرون آمدى ( ( 1509 ) ) مال رفته عمر رفته‌اى نسيب مال وجان داده پى كاله معيب < / شعر > به هوش آمدم واز شكست ابدى خود جلو گيرى كردم . من رخت وجامه مىدادم وطلاى قلب گرفته شادمان بسوى خانه بر مىگشتم خدايم را كه دغل بودن اين طلا بر من آشكار گشت وپيش از آن كه عمرم بيشتر سپرى شود به قلب بودنش آگاه گشتم .
اگر به خود نمىآمدم همان قلب تا اكنون در گردنم مىماند وعمرم ضايع مىگشت وحيف وصد حيف از اين عمر ضايع كردنهاست .

491

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 11  صفحه : 491
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست