نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 469
آن دم عيسوى را كه شنيدهاى مانند دمهاى معمولى نيست كه از شادىها ويا اندوه ها بيرون بيايد . اى پدر عزيز ، اين الم وحم از خداى متعال نازل شده ومانند ساير الف ، ل م ها نمىباشد . اگر چه در ظاهر ، تركيب اين حروف ، مانند تركيب عوام فهم ساير حروف است اما از نظر معنى ومقصود قابل قياس با يكديگر نيستند ، تركيب وتشكل جسم پيامبر اكرم مانند ساير بدنها از گوشت وپوست واستخوان است ، ولى اين دو تركيب هرگز به همديگر شبيه نمىباشند ، زيرا در تركيب جسم پاك پيامبر معجزاتى است كه ساير تركيبها در مقابل آن مات وحيرانند . بدينسان تركيب حم وساير كلمات خداوندى در ما فوق وديگر حروف وكلمات در پائين قرار گرفتهاند . زيرا از تركيب حروف وكلمات الهى مانند نفخ صور اسرافيل زندگى زاييده مىشود ومانند اژدهاى موسوى دريا شكافته مىشود اين حروف وكلمات معمولى ورهبران < شعر > ( ( 1329 ) ) ظاهرش ماند به ظاهرها وليك قرص نان از قرص مه دور است نيك فهم او وخلق او وخلق او گريهء او خندهء او نطق او عقل او ووهم او وحس او نيست از وى هست آن جمله ز هو < / شعر > بدان جهت كه مردم احمق ظاهر اين پديده معمولى را گرفتهاند آن دقايق معنوى از ديدگانشان پوشيده مىماند من براى روشن شدن اين قضيه مثالى را در داستانى به تو خواهم گفت تا بهرهاى از اين مطلب ببرى ، اين داستانى طولانى وپهناور وهيبت انگيز است كه از نظر بسيار دور مىنمايد ولى نزديك است .
469
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 469