نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 463
< فهرس الموضوعات > روايت < / فهرس الموضوعات > < فهرس الموضوعات > تفسير ابيات < / فهرس الموضوعات > < شعر > ( ( 1285 ) ) من در آن وادى چگونه خود ز دور شاديى مىكردم از عميان وسور ( ( 1286 ) ) من چه مىبستم خيال واين چه بود ؟ درك سستم سست نقشى مىنمود ( ( 1287 ) ) طفل ره را فكرت مردان كجاست كو خيال او وكو تحقيق راست ؟ طفل را چه فكرت آيد در ضمير يا چه انديشه كند هم چون كه پير ( ( 1288 ) ) فكر طفلان دايه باشد يا كه شير يا مويز وجوز يا گريه ونفير ( ( 1289 ) ) آن مقلد هست چون طفل عليل گر چه دارد بحث باريك ودليل ( ( 1290 ) ) آن تعمق در دليل ودر شكيل از بصيرت مىكند او را گسيل ( ( 1291 ) ) مايهاى كان سرمهء سرّ وى است برد ودر اشكال گفتن كار بست ( ( 1292 ) ) اى مقلد از بخارا باز گرد رو به خوارى تا شوى تو شير مرد ( ( 1293 ) ) تا بخاراى دگر بينى درون صفدران در مجلسش لا يفقهون ( ( 1294 ) ) پيك اگر چه در زمين چابك تگ است چون به دريا رفت بگسسته رگ است ( ( 1295 ) ) او حملناهم بود فى البر وبس آن كه محمول است در بحر اوست كس ( ( 1296 ) ) بخشش بسيار دارد شه بدو اى شده در وهم وتصويرى دو تو < / شعر > روايت « ان الله زوى لى الارض او قال ان ربى زوى لى الارض فرأيت مشارقها ومغاربها وان ملك امتى سيبلغ ما زوى لى منها » ( 1 ) ( خداوند زمين را براى من در نورديد ( زمين را در هم فرو برد وپيچانيد ) ومشارق ومغاربش را ديدم وملك امت من تا آن جا كه از زمين ديدم گسترش خواهد يافت ) . تفسير ابيات يكى از مريدان به نزد رهبرش آمد وآن رهبر در گريه وناله بود . وقتى مريد گريه شيخ را ديد او هم به گريه افتاد . آدمى كه گوش شنوا دارد در موقع شنيدن يك قضيه فكاهى يك بار مىخندد اما
( 1 ) مسند احمد بن حنبل ، ج 5 ص 278 وسنن ترمذى باب الفتن حديث 14 . .
463
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 463