نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 45
اين تحريك وتاكيد دو علت دارد : علت يكم - اين كه تا ادراك كننده بالنسبه به ادراك شده در موقعيت جدا از آن قرار نگيرد ، امكان ندارد كه به درك آن موضوع ادراك شده نائل شود . علت دوم - همان نكته است كه جلال الدين در دو بيت فوق متذكر مىشود وآن اين است كه تا موجوديت جارى انسانى جدا از شخصيت او مطرح نگردد ، به عنوان موجودى تلقى مىشود كه ذهن آدمى با شرايط طبيعىاش با آن موجود در حال ارتباط است . اين هويت پس از مطرح شدن جداگانه حقيقت وامكانات خود را بيشتر وبهتر نمودار مىسازد ، مانند عصاى موسى تا آن موقع كه در دستش بود تنها به عنوان وسيلهء تكيه دادن وبرگ ريختن وساير احتياجات مربوط به يك عصاى چوبى مطرح بود ، وقتى كه موسى آن را از دست انداخت همان چوب حقيقت ديگرى را نشان داد كه براى موسى قابل تصور نبود . هم اكنون كه غرايز وانديشه واستعدادهاى گوناگون ما در زنجير طبيعت مشغول فعاليت است ، با هدفها وعوامل معينى كه موجوديت ساخته شده طبيعت ومحيط ما رهبرى مىشود ونتيجه مىدهد ، موقعى كه اين قدرت روانى در ما پيدا شود كه آن را آن چنان كه هست مطرح كنيم ، حقايقى براى ما روشن خواهد شد كه كوچكترين اطلاعى از آنها نداشتهايم . به عنوان نمونه ملاحظه مىكنيم كه موقعى كه عامل اندوه ما را در خود غوطه ور مىسازد ، تمام نيروهاى درونى وبرونى ما به صورت يك موجود تبلور يافته از اندوه در مىآيد كه هيچ يك از واقعيات را نمىتوانيم با قيافهء واقعى آنها درك كنيم ، هنگامى كه عامل قوىترى اندوه مزبور را از ما برطرف مىكند ، گويى زنجير گران بارى را از دست وپاى ادراكات ما برداشته وآنها را آزاد ساخته ، به طورى كه مىتوانيم به اندازهء موجوديت معمولى خويش آزادانه بيانديشيم .
45
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 45