نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 420
باقى بود تا قوانين وضع شد وتسهيلاتى براى بدهكاران در بارهء تاديهء دين قائل شدند . » [1] اين بود يك سير اجمالى در بروز وتحول تعهدات وضعى كه به تدريج گسترش ودقت بيشترى پيدا كرده است ، ولى تعهد الهى تا آنجا كه موجودى به نام انسان ديده مىشود ، حتى در ابتدايىترين مراحل زندگى آدمى وجود داشته است . ملاك انسانيت با احساس وانجام تعهدى است كه در درون خود ، با خدا در مىيابد . شايد عنوانى را كه براى بررسى مطرح كردهايم ، اشخاصى مورد پذيرش قرار ندهند وبگويند : چنانكه از مطالب پيشين برمىآيد ، اقوام بشرى بدون احتياج به تعهد الهى در اين دنيا زندگى كردهاند وپس از اين هم زندگى خواهند كرد ، بلكه چنانكه ديديم از قرن نوزدهم به اين طرف بعضى از مكاتب اجتماعى به وجود آمدهاند كه نه تنها تعهد الهى را در سيستم زندگى فردى واجتماعى ناديده گرفتهاند ، بلكه منفى ساختن تعهد الهى را به طور مستقيم يا غير مستقيم جزء برنامهء ايدئولوژيكى قرار دادهاند . وجوامع ديگرى هم در اين دو قرن مخصوصاً در قرن بيستم ، نه تنها تعهد الهى را ناديده گرفتهاند ، بلكه اصل خود تعهد را بهر موضوع وايده آلى كه متعلق شود يك پديدهء روانى باز مانده از گذشتگان تلقى نموده وبه حدى به هر گونه تعهد بىاعتنا گشتهاند ، كه به افسانه ها واساطير خيالى انسانهاى ابتدايى اولًا اين نكته را پيش از همه چيز بايد در نظر بگيريم كه اين رهايى وبىتعهدى كه در دوران ما در بعضى از جوامع متمدن ( به اصطلاح ) به وجود آمده است ، به آن سادگى وناچيزى هم نيست كه گروهى از مردم گمان مىكنند ، بلكه رهايى در طبقات بالاتر از يك مبارزهء نهانى وبسيار ظريف با هواخواهان لزوم تعهد اجتماعى