نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 395
دكتر زاگن بروخ داوطلب شد كه شخصا در دستگاه قرار بگيرد وبا قدرت دستگاه پنجاه كيلو متر مسافت را طى كند . از طرف سازمان نازى به آنها اطلاع دادند كه بهتر است براى اين آزمايش از زندانيان سياسى ويا پسران يهودى استفاده كنند . اما اين دو تن دانشمند زير بار نرفتند ودكتر زاگن بروخ برادر بزرگتر داوطلب شد كه داخل دستگاه قرار بگيرد وپنجاه كيلو متر مسافت را طى كند گروهى از دانشمندان از زبان دكتر زاگن بروخ شنيدند كه مىگفت : پس از تكميل دستگاه حتى مىتوان افرادى را به كرهء مريخ ومشترى فرستاد به اين ترتيب مسافرت بين سيارات خيلى آسان وساده از راه نور انجام خواهد گرفت حتى گزارش مفصل وبسيار دقيقى از كار دستگاه براى ادولف هيتلرفرستاده بودند ، او نيز دو برادر را تشويق كرده بود كه هر قدر مىتوانند قدرت دستگاه خود را اضافه كنند ، در واقع هيتلر مىخواست با استفاده از اين دستگاه جهانگيرى كند ، به اين ترتيب كه با انتقال دستهاى از سربازان به ساحل انگلستان وآمريكا آن هم به سرعت نور وبدون استفاده از هواپيما جنگ را به آن كشورها انتقال بدهد ، در حالى كه دانشمندان سازنده ى آن قصد داشتند راه سفر به كرات ديگر را باز كنند . به هر حال با وجود ممانعت زياد دانشمندانى كه در ساختن اين دستگاه با دو برادر بروخ همكارى كرده بودند ، در روز 22 اكتبر دكتر زاگن بروخ پس از خدا حافظى گرمى با همكارانش در محفظهء پولادين قرار گرفت ودر آن را بستند ودكمه هاى الكتريكى يكى پس از ديگرى بكار افتاد . ارتباط تلفنى برقرار بود تا هنگامى كه دكتر هانس بروخ با خوشحالى گوشى را برداشت تا با برادر خود صحبت كند ناگهان رنگ از چهره اش پريد وعرق سردى بر بدن او نشست وبه آنها كه در اطراف دستگاه نشسته بودند ، گفت كه : برادرم به علت نقص دستگاه تجزيه شده اما دستگاه نتوانسته است تشعشعات تجزيه شده را در پنجاه كيلو متر بعد پيوند بدهد
395
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 395