نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 291
مىديدى ونمىفهميدى . هم چنان اگر قدرت داشتى از فناى حالت نباتى جلو گيرى مىكردى ، زيرا پندار تو چنين بود كه اگر موجوديت نباتى تو منفى شود ، به ظلمتكدهء نيستى مطلق فرو خواهى رفت ونمىدانستى كه با اين فنا ، جان احساس كننده ودرك كنندهء لذت ودارندهء خود به سراغت آمده است . آرى تو كه هرگز طعم تازگىها را نمىچشى براى آن است كه كهنهاى وكهنه پرست . تفسير ابيات بار الها : اى خدايى كه خاك را به طلاى ناب مبدل ساخته واز مشتى خاك ديگر آدم آفريدهاى ، كار خداوندى تو دگرگون ساختن اعيان موجودات وبخشش به عالم هستى است وكار ما سهو است وفراموش كارى وغوطه خوردن در خطاها ، اى دگرگون كنندهء حقايق ، سهو وفراموشىهاى ما را با وجود خداونديت به علم مبدل ساز وبه ما بىنوايان كه سر تا پا غضب وحرص وآزيم صبر وشكيبايى عنايت فرما . اى پروردگارى كه از خاك شوره نان در مىآورى ونان مرده را به جان حساس دگرگون مىكنى وهمان جان خيره را به بارگاه حق وحقيقت رهنمون مىگردى واز يك انسان راه نايافته پيامبر مىسازى ، اى خدايى كه به خاك تيره وتاريك جان مىبخشى وعقل وحس وروزى وايمان به آن جان عنايت مىفرمايى . تو اى يزدان پاك : كه شكر از نى بيرون مىآورى وميوه از چوب ، واز قطرات بيجان منى زيبا رويان دل آرام مىآفرينى ، گل از گل ، صفا از دل نمودار مىسازى وبه قطعهء كوچكى از پيه چشمان روشنايى مىبخشى . اى كمال بخش كمال جويان ، تويى كه جزوى از زمين را كه انسان زاييده از خاك است آسمانش مىكنى وستارگانى فروزان از انسانها را در روى زمين درخشان مىسازى . بىنوا اين انسان كه نمىداند اگر بخواهد از اين جهان خاكى آب حيات بسازد مرگ زود رسى گريبان زندگيش را خواهد گرفت ، اگر ديدهء دل آدمى به گردون
291
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 291