نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 274
( كسانى كه با تو بيعت مىكنند ، در حقيقت با خدا بيعت مىنمايند دست خداوندى بالاى دست آنها ، هر كس اين بيعت را بشكند ، به ضرر خود شكسته است وهر كس به معاهدهاى كه با خدا كرده است وفا كند ، خداوند پاداش بزرگى به او خواهد داد ) . « مُحَمَّدٌ رَسُولُ الله واَلَّذِينَ مَعَه أَشِدَّاءُ عَلَى اَلْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ 48 : 29 . » [1] ( محمد صلى الله عليه وآله فرستادهء خداست وكسانى كه ايمان آوردهاند ، با او هستند وبا كفار سخت گير ودر ميان خود محبت ورحم مىورزند ) . « وجَعَلْنا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا ومِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْناهُمْ فَهُمْ لا يُبْصِرُونَ 36 : 9 » [2] ( وما از پيش روى آنان واز پشت سر آنان سدى قرار داديم وديدگانشان را پوشانديم در نتيجه آنان نمىبينند . ) < شعر > ( ( 725 ) ) آكل ومأكول آمد آن گياه هم چنين هر هستى غير اله . . . . . . ( ( 429 ) ) هر خيالى را خيالى مىخورد فكر آن فكر دگر را مىچرد ( ( 730 ) ) تو نتانى كز خيالى وا رهى يا بخسبى تا از آن بيرون جهى < / شعر > اصل آكل وماكول منحصر به جسمانيات عينى طبيعت نيست ، بلكه خيالات وانديشه ها هم يكديگر را مىخورند جلال الدين در ابيات دفترهاى گذشته وهم چنين در دفتر ششم جنگ وپيكار موجودات طبيعى وخوردن وخورده شدن آنها را در پهنهء طبيعت صريحاً گوشزد