نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 225
ما تصور مىكنيم شگفتىها دارد . آيا خواندن افكار ديگران يكى از آن شگفتىها نيست ، آيا بنا به اعتراف فيلسوفان عقلى مانند ابن سينا تصرف مردان راه حق در اجزايى از طبيعت موجب شگفتى نيست ؟ ابن سينا در اين مورد مىگويد : « اذا بلغك ان عارفا اطاق بقوته فعلًا او تحريكا او حركة يخرج عن وسع مثله فلا تتلقه بكل ذلك الاستنكار فلقد تجد الى سببه سبيلا فى اعتبارك مذاهب الطبيعه » [1] ( وقتى كه اين خبر به تو رسيد كه مرد عارفى توانست كارى انجام بدهد ويا تحريك وحركتى نمايد كه از قدرت مثل او خارج است ، تلقى به انكار مكن ، زيرا در روشها وجريانات طبيعت راهى براى شناسايى علت آن پيدا خواهى كرد . به طور كلى اگر ما بخواهيم واقعيات را در محسوسات فيزيكى وتأثير وتاثرات را در جريانات نيروهاى معمولى منحصر كنيم ، بايستى عنصر مهم دانستنىهاى بشرى را از قاموس فرهنگ جهان يابى حذف كنيم . تبصره - اگر در عبارت ابن سينا دقت لازم شود ، اين حقيقت آشكار مىگردد كه اين همه شگفتىهاى مغز وروان آدمى در طبيعت به معناى واقعى آن قابل تفسير است ودر بروز اين رويدادهاى غير معمولى خلاف قانونى صورت نمىگيرد ، بلكه لايه هاى طبيعت به وسيلهء مغز يا روان باز مىشود وجريانات ديگرى را از طبيعت نشان مىدهد .