responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 11  صفحه : 202


< شعر > ( ( 417 ) ) همچو گور كافران بيرون حلل واندرون قهر خدا عزّ وجل ( ( 418 ) ) چون قبوران را مجصص كرده اند پردهء پندار پيش آورده اند ( ( 419 ) ) طبع مسكينت مجصص از هنر همچو نخل موم بىبرگ وثمر < / شعر > تفسير ابيات اكنون سراغ داستان وخيال پرورى طاووس برويم ، اين حيوان در راه نام وننگ پر وبال مىگشايد وجلوه ها دارد . تمام مقصود او در اين است كه مردم را چه نيك وچه بد شكار كند ، بدون آن كه اطلاعى از نتيجه وفايدهء اين شكار گرى داشته باشد . مانند خود دام كه از شكارش بىخبر است ، اين صياد هم از هدف گيرى خود خبرى ندارد .
آخر دام كه علم به مقصود از كارى كه انجام مىدهد ندارد . اين دامهاى گسترده از گرفتن شكار چه نفع وضررى مىبينند ، من از اين بىهوده كارىها بسى در شگفتم ، با تو هستم : گوش فرا ده ، سخنى دارم ، مىگويم اى برادر عزيزم ، تو با مقدمات فراوان ودلدارىها ودل جويىهاى گوناگون دوستانى را به دام مىاندازى سپس آنها را مىگذارى ومىگذرى آخر اين چه كارى است كه تو از موقع گام گذاشتن به اين دنيا هدفى براى زندگى خود جز شكار كردن مردم با دام محبت براى خود مطرح نساخته‌اى ؟ از آن همه شكار وثروت ودارايى كه روزى دارا بودى آيا اكنون اثرى در دست تو باقى مانده است ؟ ساليان عمرت در حال سپرى شدن است وفرصت اندك وروز روشن حياتت به شامگاه نيستى نزديك شده است وتو هنوز در حال شكار مردمى كار ديگرى جز اين ندارى كه يكى را بگيرى وديگرى را رها كنى وباز به دنبال شكار ديگرى رهسپار گردى . آيا بازى كودكانه چيزى جز اين است ؟ مگر نمىدانى كه همگام فرا رسيدن شامگاه خواهى ديد كه همهء شكارها از دامت فرار كرده‌اند وتنها همان دام مانده است ودرد سر وزنجيرش ؟

202

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 11  صفحه : 202
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست