responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 11  صفحه : 19


آدم ابو البشر جرمى را مرتكب شد كه عاريتى بود ، لذا فورا توبه كرد وجرم خود را پاك نمود ، ولى چون معصيت شيطان اصلى وذاتى بود ، لذا راهى به توبه نيافت . اى استر عزيز ، برو كه هم از خود وهم از خوى بد وزبانه هاى آتشين ودندان درندگان نجات يافتى .
اكنون تو دست در اقبال ودولت زدى وبه بخت سرمدى نايل گشتى . حالا < شعر > ( ( 3418 ) ) ادخلى تو در عبادى يافتى ادخلى فى جنتى دريافتى < / شعر > تو كه اهدنا الصراط المستقيم را از ته دل گفتى ، صراط مستقيم دست مىگيرد وبه نعيم ابدى رهنمونت مىگردد . تو در گذشته آتش بودى واكنون نور ودر گذشته غوره بودى وحالا انگور گشته‌اى . اگر ديروز ستارهء ناچيزى بودى ، امروز آفتاب فروزانى ، برو شاد باش .
اى ضياء الحق حسام الدين ، بيا عسل صاف را بگير ودر حوض شير بيانداز ، باشد كه آن شير طعم خود را تغيير بدهد واز درياى مزهء جانفزا طعم بيشترى بگيرد وبه درياى الست به پيوندد وهنگامى كه به دريا پيوست ، از هر گونه تغيير نجات مىيابد .
اى شير حق ، مانند شير ، غران باش تا غره ات طنين در آسمان هفتم افكند . اما دريغا < شعر > ( ( 3428 ) ) چه خبر جان ملول سير را كى شناسد موش غره شير را ؟
< / شعر > بيا اى حسام الدين ، احوال خود را با آب طلا بنويس ، ولى نه براى هر پست صفت ناپاك ، بلكه به آن دريا دلان نيكو گوهر بنويس كه شايستگى پيوند با حقايق را دارا هستند .
اين حديث جانفزا آب زلال وحيات بخش نيل است ، اى خدا اين آب حيات را به ديده گان قبطى خون بنما .

19

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 11  صفحه : 19
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست