نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 186
تفسير ابيات عقل آدمى مانند فرشته هر بامدادى درس آن روز را از لوح محفوظ مىگيرد ، نگارشها وسخنانى كه در صفحهء بىنهايت ما فوق هستى نقش بسته است ، در اين روى صفحه جهان باعث حيرت سودا زدگان عالم بالاست . هر كسى اسير وسخريه خيالى بوده وبسوداى رسيدن به گنج مطلوبش به كاوشها مىپردازد . كسان ديگر را خيالات در فر وشكوه اوهام غوطه ور ساخته ، به سوى معدنها وكوهها ودرياها رهسپارش نموده است گروهى را در صومعه ها وكليساها به رهبانيت نشانده ودستهاى ديگر را به طمع محصول به كشتزارها روان ساخته است . يكى را مىبينيد كه با خيالى راهزن شده وديگرى با خيالى مرهم انسانهاى مجروح وخسته گرديده است . يكى در احضار جن دل باخته وديگرى با تحريك خيال سم بر ستارگان نهاده است . [1] گروهى به طمع سود به كشتى نشستند وامواج اقيانوسها را مىشكافند وسطح بىكران آن را در مىنوردند . جمعى ديگر با خيالى در فسق فرو رفته ودسته ديگر صلاح را پيشه خود ساختهاند ، اين روشهاى گوناگون ، وابستهء خيالات متنوع ورنگارنگ درون انسانهاست وهر يك در كار ديگرى به تعجب وحيرت فرو رفته وهر كسى كه طمعى از كار خود را مىچشد ، ديگران را در كار خود تخطئه مىكند . اگر آن خيالات درونى ناهماهنگ نبود ، به كدامين سبب روشهاى بيرونى مختلف به وجود مىآيند . آرى : < شعر > ( ( 328 ) ) قبلهء جان را چو پنهان كرده اند هر كسى رو جانبى آورده اند < / شعر >
[1] در اين بيت دقت بيشترى شود ، زيرا ظاهرش گام گذاشتن بر روى ستارگان است . .
186
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 186