نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 178
اگر شيطان پليد جسم ، غذاى روحانى انسان را نمىخورد وتلف نمىكرد ، پيامبر ما نمىفرمود : كه شيطانى كه به سراغ من مىآمد به زانو در آورده وتسليمش كردهام . اگر از آن غذايى كه مردهاى بخورد زنده مىشود ، شيطان بدن ونفس بهره ور نگردد ، هرگز اسلام را نخواهيد پذيرفت . ديو جسمانى عاشق كور وكر دنياست ومادامى كه عشق الهى پاى در ميان نگذارد ، عشق به ماديات ، زندگى را تباه خواهد ساخت . آرى اين اصل را بپذير كه : < شعر > عشق را عشق دگر برد مگر < / شعر > هنگامى كه انسان جوينده به نهانخانهء يقين راه پيدا كرده وطعم آن را بچشد ، عشق حيات بخش ، اندك اندك به سراغش مىرود ؟ اى حريص شكم پرست اندك ، اندك خود را از شكم پرستى رها كن ، راه ورسم تكامل دگرگون ساختن غذاست . واى بيمار قلب ، كم كم براى درمان بيماريت حركت كن وهمهء درمان تو از دگرگونى مزاج شروع مىشود . اى زندانى وگروگان طعام ، اگر تحمل باز شدن از شير غذاى طبيعت را داشته باشى بزودى نجات خواهى يافت . گرسنگى طعام فراوانى با خود ارمغان مىآورد ، پيدايش كن واميدوار باش . مانند ديدگانى كه روشن است ، غذاى خود را از نور انتخاب كن ، اى بهترين بشر دمساز فرشتگان باش ومانند فرشتگان تسبيح حق را غذاى خود ساز ، تا مانند فرشتگان از ناگوارىها رهايى يابى . با اين كه جبرئيل جيره نمىخورد وغذاى مادى ندارد ، در نيرومندى كمتر از كركسها نيست ، پيل قوى هيكل كه در روى زمين راه مىرود ، با آن قدرتش در مقابل پشه ناتوان مىباشد .
178
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 178