responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 11  صفحه : 171


< شعر > ( ( 282 ) ) فجفجى افتاد اندر مرد وزن قدر پشه مىخورد اين پيل تن ( ( 283 ) ) حرص ووهم وكافرى سر زير شد اژدها از قوت مورى سير شد ( ( 284 ) ) آن گدا چشمىّ كفر از وى برفت لوت ايمانيش لمتر كرد وزفت ( ( 285 ) ) آنكه از جوع البقر برمىطپيد هم چو مريم ميوهء جنت بچيد ( ( 286 ) ) ميوهء جنت سوى چشمش شتافت معدهء چون دوزخش آرام يافت < / شعر > « قالَ اِذْهَبْ فَمَنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزاؤُكُمْ جَزاءً مَوْفُوراً . واِسْتَفْزِزْ مَنِ اِسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وأَجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ ورَجِلِكَ وشارِكْهُمْ فِي اَلأَمْوالِ واَلأَوْلادِ وعِدْهُمْ وما يَعِدُهُمُ اَلشَّيْطانُ إِلَّا غُرُوراً 17 : 63 - 64 . » ( 1 ) خداوند به شيطان فرمود : ( برو ، هر كس كه از اولاد آدم از تو پيروى كند ، دوزخ مجازات بىنقصى براى آنان خواهد بود . هر چه كه بتوانى با صدايت اولاد آدم را بلغزان وهر چه كه بتوانى لشكريان سوار وپيادهء خود را به آنان نزديك ساز ودر اموال وفرزندانشان شركت كن وبه آنان وعده بده . [ اين اولاد آدم بايد بدانند كه ] شيطان جز وعده هاى فريبنده به آنان چيزى نخواهد داد . ) تفسير ابيات اين سخن هم مانند بسيارى از سخنان كه در اين مثنوى گفتم وبه پايان نرسيد نهايتى ندارد ، برگرديم به داستان پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله وآن مرد عرب . پيامبر صلى الله عليه وآله ايمان را به آن مرد عرضه نمود وآن جوانمرد فورا پذيرفت ، اين همان شهادت بود كه بسيار مبارك وبا شكوه است وبندهاى بسته را مىگشايد ، پيامبر فرمود : امشب را هم مهمان ما باش .
عرب پاسخ داد : سوگند به خداى بزرگ ، هر كجا كه روم وهر كجا كه باشم مهمان جاويد تو هستم من زنده گشتهء تو وآزاد شدهء تو ودربان تو ودر دو جهان بر سر خوان


( 1 ) سوره الاسراء ، آيهء 66 و 67 . .

171

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 11  صفحه : 171
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست