responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 11  صفحه : 172


بىدريغت نشسته‌ام . هر كس جز سفرهء الهى تو را برگزيند ، عاقبت استخوان برنده طبيعت گلويش را مىدرّد . كسى كه سفره ى غير از خوان تو را سراغ بگيرد هم نشينانش جز ديو پست وپليد كسى نخواهد بود ، كسى كه به مركبى هر چند شريف ولى بىعنايت تو سوار شود بر مقام ماه حسادت مىورزد وهم رديف شيطان پليد است .
اگر زن نازنينش طفلى از چنان مرد در رحم بگيرد شيطان در نسلش شركت خواهد كرد .
در قرآن مجيد خداوند از شركت شيطان در اموال وفرزندان آدم خبر داده است .
اين مطالب كه گفتيم پيامبر صلى الله عليه وآله در گفتارهاى پر ارزشش با علي عليه السلام در ميان نهاده است . عرب مىگويد : اى پيامبر خدا تو رسالت خود را مانند آفتاب درخشان بدون اين كه ابرى پرده بر روى آن كشد آشكار وابلاغ فرمودى ، تولدى كه با دست تو نصيبم شد از عهدهء صد مادر بر نيايد ومعجزهء زنده كنندهء مسيح كه به مردگانى مانند عازر جان بخشيده بود در نزد اين معجزه حيات بخش تو بس ناچيز است .
اگر چه عازر از دم عيسى زندگى يافت ولى پس از زنده شدن در همان لحظه بار ديگر راه ديار نيستى را در پيش گرفت ، اما جانى كه تو به من بخشيدى از كام بىامان اجل رهايم ساخت وبه ابديت رهنمونم گشت . عرب آن شب را مهمان پيامبر گشت ، ولى بر خلاف آن شب گذشته به نيم مقدار شير يك بز قناعت كرد ولب ببست پيامبر اصرار زياد به او فرمود كه از اين شير ونان بيشتر تناول كن ، عرب پاسخ داد : اى جان بخش نازنينم سوگند به خدا كه از روى صدق وصفا مىگويم : سير گشتم ، من در اين ادعا تكلف وتعارفى ندارم واز آن شب كه غذاى خيلى زياد خورده بودم سيرترم . همهء خاندان پيامبر در شگفتى فرو رفتند كه چه شد كه انبار اين قنديل با يك قطره روغن زيتون پر گشت .
آيا امكان دارد كه غذاى پرندهء ابابيل كه حيوان ناچيزى است معدهء چنين

172

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 11  صفحه : 172
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست