نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 169
از انجام اين دستورات بهره ور ونيك نام مىگردد ، جان انسان وظيفه شناس است . حتى صورت انجام اين وظائف نيز ، نمىتواند گواه مطلق بر بهره ور شدن جان انسانى بوده باشد . بلكه هنگامى اين گواهان در شهادت خود موثر خواهند بود ، كه از روى اخلاص وصفا به جاى آورده شود . اگر اهميت شهادت مربوط بلفظ بوده باشد ، همان لفظ است كه گواه قولى بوده وبيش از آن اهميتى ندارد ، اما حفظ تعهد نيازمند گواه فعلى است ، لذا اگر در شهادت قولى ، كج گويى بوده باشد مردود است ، همچنان كه اگر شاهد فعل راه خود را كج بپويد ، قابل پذيرش نخواهد بود ، در اين زندگانى براى يك حيات ايده آل قول وفعل بىتناقض لازم است ، تا مورد پذيرش عقل ووجدان آدمى قرار بگيرد . با اين تكاپوى بىاصل وبىقانون ودور از ضابطه چه توقع داريد ؟ آيا مىخواهيد زندگى شما در تناقض غوطه ور نگردد ؟ آرى ، زندگى شما چيزى جز اين نيست كه < شعر > روز مىوزيد وشب بر مىدريد < / شعر > شما لحظاتى چند با وجدان خويش وبا عقل تمام عقلا اين مسئله را مطرح كنيد كه آيا مىتوان گواهى شاهد تناقض گو را پذيرفت ؟ مگر اين كه لطف الهى به سوى تو سرازير شود از اين تناقض گويى وتضاد كردارى نجات بدهد . اگر گواه تو تزكيه شود مقبول ، وگر نه وجود تو در زندان پست محبوس خواهد ماند . اگر تو با اين حقيقت جويى وحقيقت يابى ، اى جاندار چموش به ستيزه برخيزى قوانين هستى با تو از در ستيزه در خواهد آمد ، تو در انتظارشان باش ، آنان هم در انتظار تو هستند .
169
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 169