نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 162
< فهرس الموضوعات > گواهى فعل و قول بيرونى بر ضمير نور اندرونى < / فهرس الموضوعات > < فهرس الموضوعات > تفسير ابيات < / فهرس الموضوعات > گواهى فعل وقول بيرونى بر ضمير نور اندرونى < شعر > ( ( 236 ) ) قول وفعل آمد گواهان ضمير زين دو بر باطن تو استدلال گير ( ( 237 ) ) چون ندارد سير سرّت در درون بنگر اندر بول رنجور از برون ( ( 238 ) ) فعل وقول آن بول رنجوران بود كان طبيب جسم را برهان بود ( ( 239 ) ) وان طبيب روح در جانش رود وز ره جان اندر ايمانش رود ( ( 240 ) ) حاجتش نبود به فعل وقول خوب احذروهم هم جواسيس القلوب ( ( 241 ) ) اين گواه فعل وقول از وى بجو كاو به دريايى است واصل هم چو جو قول وفعل او گواه او بود كاو به دريا متصل چون جو بود بنگر اندر مرتبت چند است چيست بهر صيد او دانه پاشد يا سخى است گر بود صياد از وى دور شو وان فسون وفعل وقولش كم شنو ور بود صديق دست از وى مدار تا رساند مر تو را سوى بحار ( ( 242 ) ) ليك نور عارفى كز حد گذشت نور او پر شد بيابانها ودشت ( ( 243 ) ) شاهديش فارغ آمد از شهود وز تكلفهاى جانبازى وجود < / شعر > تفسير ابيات گفتار وكردار آدمى دو گواه صدق بر باطن اوست وتو مىتوانى با آن دو باطن انسانى را درك كنى . تو كه نمىتوانى بر اسرار درونى انسانها نفوذ كنى مانند طبيبان از بول بيرونى او رنج درونى او را مىتوانى دريابى ، طبيبان روح آدمى مىتوانند به جان انسان نفوذ كرده واز راه جان به ايمان واعتقادات وى وارد ومسلط شوند . آنان احتياجى به ديدن كردار وگفتار نيكو ندارند ، زيرا آنان جاسوسان دلهايند از هشيارى آنان بپرهيزيد . گواهى كردار وگفتار را از آنهايى طلب كنيد كه تنها به مرحلهاى رسيده اند
162
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 162