نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 161
واز آن سو خرامان برگشته واز پاكى وطهارت آن مكان با خود نشانى همراه مىآورد . با آن پاكى كه از محيط طهارت برگشته مردم مضطر را از تيمم رهايى مىبخشد وبا نشان دادن قبله به جويندگى جويندگان پايان مىدهد . وقتى كه جان مرد الهى بر اثر آميزش با افراد معمولى تيره شد به طرف خداوند كه پاكى بخش جانهاست بر مىگردد واز آن سفر راحتى وپاكى به همراه مىآورد . چنانكه پيامبر ما مىفرمود : اى بلال خوش نوا وخوش آهنگ ، بر جايگاه اذان بر شو وطبل رحيل از عالم خاكى بزن ولحظاتى چند راحتى را براى ما بياور . در هنگام نماز با اين كه بدن جسمانى ، ايستاده است ، جان در سفر به ديار حق قدم مىزند وموقع برگشت كه پايان نماز است به خاك نشينان سلام مىگويد . اين مثلها كه زده مىشود ، مانند واسطهاى در قلمرو سخن است ، زيرا بدون واسطه ، فهم از درك حقايق ناتوان است . آرى همگان براى آتش رفتن به واسطه نيازمندند ، براى لذت بردن از آتش گرم ، ورود به حمام لازم است . آرى ، به هيچ هدف بىواسطه نتوان رسيد ، مگر آن سمندر كه از ايجاد رابطه به كمك وسايط در فرو رفتن به شعله آتش بىنياز است . تو كه نمىتوانى مانند خليل الله در كام آتش فرو روى ، حمام وآب راهنما وواسطهء تو خواهند بود سيرى مطلق ، از آن عشاق حق وحقيقت است كه احتياجى به نان ندارند اين زادگان طبيعتند كه بىواسطگى نان سير نخواهند گشت ، تمام لطفها از جانب حق است ولى اين شير خوارگان طبيعت ، لطف بىپردهء خدا را بدون وساطت چمن نخواهند يافت . هنگامى كه وساطت تن از ميان برود ، مانند موسى گريبان آدمى نور ماه بيفشاند ، اين همه هنرها كه در پاك ساختن ونيرو بخشى به گياهان وجانداران از آب بر مىآيد ، خود شاهد صدق است كه درون اين مانع با عظمت پر از نور خدايى است .
161
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 161