نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 160
با توجه به اين نكته كه اگر عبادت كننده يك عده مفاهيم عالى را به عنوان خدا كه مسلماً ساخته فكر خود اوست ، در قلبش مجسم بسازد وبا او به راز ونياز بپردازد ، از عبادت حقيقى محروم است ، بدون ترديد با تجسم ذات يا صفات يك انسان اگر چه در اوج رشد وكمال بوده باشد ، از توجه به خدا محروم مانده وبا نوعى از شرك آلوده خواهد گشت . اگر كسى بگويد كه مقصود از تجسم شيخ وقطب رهبر آن نيست كه او را طرف عبادت قرار بدهد ، بلكه مقصود اين است كه او را آينه وار در قلبش مورد توجه قرار دهد وبه وجه الله الاعظم بنگرد . اين مطلب هم صحيح نيست ، زيرا به قول آن شاعر كه مىگويد : < شعر > تو بزرگى ودر آيينهء كوچك ننمايى < / شعر > آفرينندهء هستى بزرگتر از آن است كه بتوان از آيينهء بشرى به او نگريست بلكه همه ى جهان هستى هم شايستگى نشان دهندگى او را ندارد . آيا نگريستن از يك آيينهء متناهى محدود ساختن نامتناهى نيست ؟ اگر چنين چيزى امكان داشت شايسته ترين اشخاص براى تجسم در موقع عبادت ، پيامبران الهى وامامان پاك ومعصوم بودند ، با اين كه حتى يك روايت ضعيف هم در اين باره نيامده است كه عبادت كنندگان براى تمركز قواى روحى بيكى از پيامبران وبالخصوص به پيامبر خاتم الانبيا ويا بيكى از امامان توجه قلبى داشته باشند . تفسير ابيات آب مىگويد : اى خدا سرمايهام را بر پاك وپليد ريختم وخود را در راه تو مفلس ساختم ، اى سرمايه ده هستى بر سرمايهء من بيفزاى . در اين هنگام خداوند به ابر دستور مىدهد كه آن آب را به جاى نيكو ببر واى خورشيد تو هم آن را به بالا جذب كن بدين ترتيب خداوند آب را از راههاى گوناگون به سوى درياى بيكران مىراند . غرض ما از اين آب پاك وپاك كننده ، جان اولياست كه تيره گىهاى شما را شستشو مىدهند . زمانى كه جان مرد الهى با پيوند به خاك نشينان تيره وكدر مىگردد به سوى خداوندى كه به عرش اعلاء پاكيزگى بخشيده برمىگردد
160
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 160