نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري جلد : 11 صفحه : 16
< فهرس الموضوعات > آيه < / فهرس الموضوعات > < فهرس الموضوعات > جرم عاريتى و جرم ذاتى چه معنا دارد ؟ < / فهرس الموضوعات > < شعر > ( ( 3426 ) ) منفذى يابد در آن بحر عسل آفتى را نبود اندر وى عمل ( ( 3427 ) ) غرّهاى كن شيروار اى شير حق تا رود آن غرّه بر هفتم طبق ( ( 3428 ) ) چه خبر جان ملول سير را كى شناسد موش غرّه شير را ( ( 3429 ) ) بر نويس احوال خود با آب زر بهر هر دريا دلى نيكو گوهر ( ( 3430 ) ) آب نيل است اين حديث جانفزا يا ربش در چشم قبطى خون نما < / شعر > آيه « يا أَيَّتُهَا اَلنَّفْسُ اَلْمُطْمَئِنَّةُ اِرْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً . فَادْخُلِي فِي عِبادِي واُدْخُلِي جَنَّتِي 89 : 27 - 30 . » ( 1 ) ( اى نفس آرامش يافته در حالى كه خدا از تو راضى وتو از او خشنودى به سوى خدايت برگرد ، در دسته بندگانم داخل شو وگام به بهشت بگذار ) . « اِهْدِنَا اَلصِّراطَ اَلْمُسْتَقِيمَ 1 : 6 » ( 2 ) خداوندا ، ( ما را براه راست هدايت فرما ) . < شعر > ( ( 3414 ) ) همچو آدم زلَّتش عاريّه بود لاجرم اندر زمان توبه نمود ( ( 3415 ) ) چون كه اصلى بود جرم آن بليس ره نبودش جانب توبهء نفيس < / شعر > جرم عاريتى وجرم ذاتى چه معنا دارد ؟ مقصود از عاريتى در اين گونه مباحث با معناى عارضى تقريبا مساوى است ، يعنى عاريتى پديده ايست كه عوامل خارج از ذات آن را به وجود آورده وبه عنوان يكى از شئون عارضى صفتى براى انسان شده است . جرم مربوط به اصل وذات چنانكه از لفظش برمىآيد ، يكى از شئون ذات