responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 11  صفحه : 123


همه گفت گوها در بارهء تو اگر چه ارزشى بيش از پوست ندارد ، اما براى فهمهاى ديگران به منزلهء فهم درونى است . آسمان هم نسبت به عرش پائين قرار گرفته است ، ولى در مقابل كرهء خاكى ما بسى بلند وبالاست ، شمه‌اى از وصف تو را خواهم گفت ، تا پيش از آن كه مردم تو را از دست بدهند ، مقدار ناچيزى به حقيقت تو آشنا شوند تو نورى از انوار حق وجذب كنندهء جان آدميان به بارگاه حقى ، اما چه كنم اين مردم در ظلمات وهم وگمان غوطه ورند .
براى نتيجه بخش بودن سورمه در ديدگان انسانى تسليم به اثر آن ، شرط لازم است .
براى درك انوار عالى ربانى ، نورى لازم است كه گوش جان آدمى را تيز كند ومانند موش محقر به ظلمتهاى زير زمينى عشق نورزد .
اى حريف تيز گوشم ، از اصوات پر موج طبيعت برتر آى ونور ما فوق موج را از راه گوش بر نهانخانهء روح بتابان . تو كه موش نيستى ، بنا بر اين به طرف تاريكيها مرو .
آن سست چشمان كه فقط در تاريكى شب جولان مىكنند ، كارى با طواف پيرامون مشعل ايمان ندارند .
كسى كه زنجير طبيعت كور ، جانش را مىفشارد ، هر مسئله‌اى براى او مشكل وناگشودنى مىنمايد ، در مقابل اين مشكلات هنرمنديها مىنمايد ، ولى چشم به خورشيد حقيقت نمىتواند باز كند . او مانند نخل پر ثمر نيست كه سر بر آورد وشاخه هاى بلند وبالا بروياند ، بلكه او مانند موشى است كه در زير سطح خاكى طبيعت به سوراخ كردن عشق مىورزد .

123

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 11  صفحه : 123
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست