responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 11  صفحه : 121


< فهرس الموضوعات > روايت < / فهرس الموضوعات > < فهرس الموضوعات > تفسير ابيات < / فهرس الموضوعات > < شعر > ( ( 22 ) ) من بگويم وصف تو تا ره برند پيش از آن كز فوت آن حسرت خورند ( ( 23 ) ) نور حقى وبه حق جذاب جان خلق در ظلمات وهمند وگمان ( ( 24 ) ) شرط تعظيم است تا اين نور خوش گردد اين بىديدگان را سرمه كش ( ( 25 ) ) نور يابد مستعد تيز گوش گر نه‌اى چون موش در ظلمت مكوش ( ( 26 ) ) سست چشمانى كه شب جولان كنند كى طواف مشعل ايمان كنند ( ( 27 ) ) نكته هاى مشكل باريك شد بند طبعى كاو ز دين تاريك شد ( ( 28 ) ) تا برآرايد هنر را تار وپود چشم در خورشيد نتواند گشود ( ( 29 ) ) هم چو نخلى بر نيارد شاخها كرده موشانه زمين سوراخها < / شعر > روايت « ما لا يدرك كله لا يترك كله » ( 1 ) ( چيزى كه به طور كل قابل دريافت وتحصيل نباشد ، همهء آن را نبايد ترك كرد ) .
اين مضمون مانند يك قانون كلى در همهء موارد فقهى آنجا كه موضوع تكليف قابل تبعيض باشد ، مورد عمل فقها است وروايات وآيات وارده در بارهء اين قاعده با اشكال گوناگون فراوان است .
تفسير ابيات حسام الدين كه نور ستارگان فروزان آسمانى است ، ميل به آغاز سفر ( كتاب ) ولوحه پنجم دارد . اى ضياء الحق حسام الدين راد ، تويى كه استادان صلح وصفا را استاد ورهبرى ، اگر اين مردم در پشت پردهء ظلمانى حيوانيت در نمانده بودند واگر اين استعدادها تنگ وناتوان نبودند .
< شعر > ( ( 4 ) ) در مديحت داد معنا دادمى غير اين منطق لبى بگشادمى < / شعر > ولى افسوس لقمه‌اى كه از آن باز بلند پرواز است ، در خور گنجشك محقر نيست ، لذا چاره‌اى جز اين ندارم كه بگذارم كه مردم در همان آب وروغن و


( 1 ) روايت از حيث مضمون متواتر است . .

121

نام کتاب : تفسير ونقد وتحليل مثنوى جلال الدين محمد مولوى نویسنده : محمد تقي جعفري    جلد : 11  صفحه : 121
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست