نام کتاب : الكافي ( أصول الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 284
در مسجد جامع انجمن كرديم ، ( 1 ) حضار مسجد موضوع امامت را مورد بحث قرار داده و اختلاف بسيار مردم را در آن زمينه بازگو ميكردند ، من خدمت آقايم رفتم و گفتگوى مردم را در بحث امامت بعرضش رسانيدم حضرت ( ع ) لبخندى زد و فرمود : اى عبد العزيز اين مردم نفهميدند و از آراء صحيح خود فريب خورده و غافل گشتند . همانا خداى عز و جل پيغمبر خويش را قبض روح نفرمود تا دين را برايش كامل كرد و قرآن را بر او نازل فرمود كه بيان هر چيز در اوست حلال و حرام و حدود و احكام و تمام احتياجات مردم را در قرآن بيان كرده و فرمود ( 38 سورهء 6 ) « چيزى در اين كتاب فرو گذار نكرديم » و در حجة الوداع كه سال آخر عمر پيغمبر ( ص ) بود اين آيه نازل فرمود ( 3 سوره 5 ) « امروز دين شما را كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و دين اسلام را براى شما پسنديدم » و موضوع امامت از كمال دين است ( تا پيغمبر ( ص ) جانشين خود را معرفى نكند تبليغش را كامل نساخته است ) و پيغمبر ( ص ) از دنيا نرفت تا آنكه نشانه هاى دين را براى امتش بيان كرد و راه ايشان را روشن ساخت و آنها را بر شاهراه حق واداشت و على ( ع ) را بعنوان پيشوا و امام منصوب كرد و همه احتياجات امت را بيان كرد پس هر كه گمان كند خداى عز و جل دينش را كامل نكرده قرآن را رد كرده و هر كه قرآن را رد كند بآن كافر است . مگر مردم مقام و منزلت امامت را در ميان امت ميدانند تا روا باشد كه باختيار و انتخاب ايشان واگذار شود ، همانا امامت قدرش والاتر و شأنش بزرگتر و منزلتش عاليتر و مكانش منيعتر و عمقش گودتر از آنست كه مردم با عقل خود بآن رسند يا بآرائشان آن را دريابند و يا بانتخاب خود امامى منصوب كنند ، همانا امامت مقامى
284
نام کتاب : الكافي ( أصول الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 284