نام کتاب : الكافي ( أصول الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 260
سرگردان در جستجوى شبان و گله خود باشد كه گوسفندانى را با چوپانش به بيند ، بسوى آن رود و بآن فريفته گردد ، شبان او را صدا زند كه بيا و بچوپان و گله خود پيوند كه تو سرگردانى و از چوپان و گله خود گمگشته اى ، پس ترسان و سرگردان و گمراه حركت كند و چوپانى كه او را بچراگاه رهبرى كند و يا بجايش برگرداند نباشد ، در همين ميان گرگ گمشدن او را غنيمت شمارد و او را بخورد ، بخدا اى محمد كسى كه از اين امت باشد و امامى هويدا و عادل از طرف خداى عز و جل نداشته باشد چنين است ، گم گشته و گمراهست و اگر با اين حال بميرد با كفر و نفاق مرده است ، بدان اى محمد كه پيشوايان جور و پيروان ايشان از دين خدا بركنارند ، خود گمراهند و مردم را گمراه كنند ، اعمالى را كه انجام ميدهند چون خاكستريست كه تندبادى در روز طوفانى بآن تازد ، از كردارشان چيزى دستگيرشان نشود . اينست گمراهى دور . ( آرى بخدا سوگند هر كه از تحت سرپرستى شما فرار كند گرفتار دينسازان و مذهب تراشان دغل و مخبط مىشود - پدر و مادرم بفداى شما - ) . 9 - امام صادق ( ع ) ميفرمود : ابن كوّاء نزد امير المؤمنين ( ع ) آمد و گفت : اى امير مؤمنان ( آيه 46 سوره 7 ) « بر اعراف مردانى باشند كه همه كس را از رخسارشان شناسند » يعنى چه ؟ فرمود : مائيم بر اعراف كه ياران خود را برخسارشان ميشناسيم و مائيم اعراف كه خداى عز و جل جز از طريق معرفت ما شناخته نشود و مائيم اعراف كه خدا ما را در روز قيامت بر روى صراط معرفت قرار دهد ، پس داخل بهشت نشود مگر كسى كه ما او را شناسيم و او ما را شناسد و بدوزخ نرود جز آنكه ما او را ناشناس دانيم و او ما را ، خداى تبارك و تعالى اگر ميخواست خودش را بيواسطه به بندگانش ميشناسانيد ولى ما را درو جاده
260
نام کتاب : الكافي ( أصول الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 260