responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 317


ترجمهء ( 764 ) مقام پنجم - كسانى كه با من به خلافت بيعت كردند ، چون ديدند خواهشهاى ايشان از من برآورده نمىشود به اتفاق زن پيامبر بر من شوريدند . با آنكه من از سوى پيامبر يعنى به حكم او بر آن زن ولى و وصى بودم ، وى را بر اشترى نشانده در بيابانهاى بيمناك گردانيدند سگان رود حوأب بدو پارس كردند و او هر ساعت از رفتن با ايشان اظهار پشيمانى مىكرد ( چون از پيامبر شنيده بود كه تو بر وصى من شورش خواهى كرد و نشانى آن اينست كه هر گاه از رود حوأب كه ميان راه مكه و بصره است بگذرى بر تو پارس خواهند كرد ) با وصف اين به دستور گروهى كه اضافه از بيعت زمان پيامبر براى بار دوم نيز با من بيعت كرده بودند به سركشى بر من ادامه داده تا به شهر بصره رفتند در حالى كه دست ايشان كوتاه بود و ريش اينان بلند و خرد آنان اندك و انديشه ايشان تباه . اين مردمان همسايهء بيابان گردان بودند و ميزبان دريا ( مقصد از اين عبارت سبك مغزى ايشان است ) اين زن زمام اين مردم بيهوش را به دست گرفت و ايشان نيز به هوا دارى وى شمشيرها آختند . من ميان دو اشكال

317

نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 317
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست