responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 312


ترجمهء ( 762 ) مقام سوم - آنكه به جاى پيامبر نشسته بود ، مردى نرم بود و همه روزه از اين پيش آمد عذر مىخواست و از آنكه بيعت مرا شكسته و حق من تباه شده اظهار شرمندگى مىكرد و مرا گرامى مىداشت و حليت مىطلبيد ، من چنين مىپنداشتم كه پس از وى حقى كه از من ضائع شده به آسانى به من باز گردد و صلاح نبود براى دريافت حقى در آن زمان كه هنوز خطر ارتداد و آثار جاهليت بود مخالفتى آشكار گردد . گروهى از خاصان پيامبر كه به خوبى مىشناختم در راه خدا و پيامبر و قرآن و كيش او خير انديش بودند نزد من تردد داشتند و مرا به گرفتن حق خويش برمىانگيختند و در يارى من متظاهر بودند تا بيعت مرا ادا كرده باشند من ايشان را از خونريزى بر حذر مىداشتم . بسيارى از مردمان پس از مرگ پيامبر در اين به شك افتادند . و كسانى ناشايست در طمع خلافت افتادند ! هر قبيله‌يى مدعى بودند كه بايد پيشوا از ايشان باشد . مقصد همه اين بود كه كار به دست ديگرى افتد . چون پيشرو اولين مرگش نزديك شد پس از خود كار را به دست خويش سپرد ، اين نيز گرفتارى ديگرى شد و براى بار دوم خلافتى كه خدا براى من گردانيده بود از دستم گرفت . باز گروهى از ياران پيامبر كه

312

نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 312
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست