< فهرس الموضوعات > اگر عمر و طرفداران او وصيت پيامبر صلى الله عليه وآله را هم گوش مىدادند ، قطعا مسير تاريخ عوض مىشد ، اما . . . < / فهرس الموضوعات > اگر عمر و طرفداران او وصيت پيامبر صلى الله عليه وآله را هم گوش مىدادند ، قطعا مسير تاريخ عوض مىشد ، اما . . . - كنز العمال ج 5 ص 658 14157 - قيس بن ابى حازم مىگويد : ديدم عمر بن خطاب شاخه نخلى در دست دارد و مىگويد : مردم به وصيت خليفه گوش كنيد . < فهرس الموضوعات > وصيت ابوبكر را در حال بيهوشى نوشتند و نگفتند كه هذيان مىگويد ! ! < / فهرس الموضوعات > وصيت ابوبكر را در حال بيهوشى نوشتند و نگفتند كه هذيان مىگويد ! ! - تاريخ طبرى ج 2 ص 621 ابن حميد . . . از اسماء بنت عميس روايت مىكند : طلحة بن عبيد الله نزد ابوبكر آمد و گفت : براى چه عمر را به خلافت برگزيدى ، با آنكه تو هستى ، ديدهاى مردم از دست او چه كشيدهاند ، واى به آنكه تو نباشى . قطعا تو مسؤول مردم بيچاره خواهى بود . ابوبكر دراز كشيده بود ، گفت مرا بنشانيد ، پس از آنكه نشست ، گفت : مرا از خدا مىترسانى ، چنانچه بميرم و خدا را ملاقات كنم ، خواهم گفت كه بهترين خلق ترا به خلافت برگزيدم . . . < فهرس الموضوعات > بيهوشىهاى پى در پى ابوبكر . . . و اهليت عثمان هم براى خلافت ! ! < / فهرس الموضوعات > بيهوشىهاى پى در پى ابوبكر . . . و اهليت عثمان هم براى خلافت ! ! - تاريخ مدينه ج 2 ص 285 زيد بن اسلم از پدرش روايت مىكند : عثمان وصيت نامه ابوبكر را مىنوشت ، ابوبكر به او گفته بود كه جاى نام خليفه را خالى گذارد . ابوبكر كه بيهوش شد ، عثمان در جاى اسم عمر را نوشت ، پس از آنكه ابوبكر بهوش آمد ، گفت : بخوان ، خواند ، به اسم عمر كه رسيد . ابوبكر پرسيد : چه كسى اين اسم را نوشت ؟ عثمان گفت : من . گفت : خدا جزاى خيرت دهد ، اگر اسم خودت را هم نوشته بودى ، اهليت آنرا داشتى . عائسه همين روايت را نقل كرده است . < فهرس الموضوعات > وصيت ابوبكرتان معلوم شده . . وصيت پيامبر مظلومتان صلى الله عليه وآله چه شد ؟ ! < / فهرس الموضوعات > وصيت ابوبكرتان معلوم شده . . وصيت پيامبر مظلومتان صلى الله عليه وآله چه شد ؟ ! - مسند احمد ج 1 ص 34 عبدالله . . . از قيس روايت مىكند : عمر را ديدم شاخهاى از درخت خرما در دست دارد و به مردم مىگويد : گوش به وصيت خليفه بدهيد و اطاعت كنيد ، سپس غلام ابوبكر بنام ، شديد ، آمد و