responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 543


پرسيدم ، جوابم را نداد ، بخودم گفتم : مادرت به عزايت بنشيند اى پسر خطاب اينهمه سؤال كردى ، جوابت را نداد ، سپس جلوتر از ديگران شروع كردم به رفتن ، مىترسيدم آيه‌اى درباره من نازل شود ( و به خاطر كارهائى كه كردم ، مرا رسوا و مفتضح كند ) چند لحظه‌اى نگذشته بود ، ديدم صدايم مىكنند ، گفتم حتما چيزى درباره من نازل شده ، آنگاه حضرت فرمود : امشب سوره اى بر من نازل شد كه از آنچه آفتاب بر آن مىتابد ، برايم بهتر است . سپس اين آيه را تلاوت فرمود : انا فتحنا لك فتحا منبينا ليغفر لك الله ما تقدم من ذنبك وما تأخر . . .
و دلائل النبوه بيهقى ج 4 ص 154 < فهرس الموضوعات > جناب عمر آيا كفاره بدون عذر خواهى و بيعت و پذيرش آن ، فائده‌اى دارد ؟ ! !
< / فهرس الموضوعات > جناب عمر آيا كفاره بدون عذر خواهى و بيعت و پذيرش آن ، فائده‌اى دارد ؟ ! !
- البداية و النهايه : ج 4 ص 192 ابن اسحاق از زهرى روايت مىكند : سپس قريش سهيل بن عمرو ، برادر بنى عامر بن لؤى را فرستاد تا صلح كند ، بالاخره پس از گفتگوى زياد كار به صلح كشيد و قبل از آنكه صلحنامه نوشته شود ، عمر نزد ابوبكر رفت و گفت : مگر او پيامبر نيست ؟ جواب داد : بله . گفت مگر ما مسلمان نيستيم و آيا آنها مشرك نيستند ؟ جواب داد : بله . گفت پس چرا بايد به آنها امتياز دهيم و زير بار حرف آنها برويم ؟ ابوبكر جواب داد : من شهادت مىدهم كه او رسول الله است . عمر گفت من هم شهادت مىدهم . سپس نزد رسول خدا صلى الله عليه ( وآله ) وسلم رفت و همان حرفها را تكرار كرد . حضرت در جواب فرمود : من بنده خدا و رسول اويم و با خدا مخالفت نمىكنم او هم مرا تنها نمىگذارد و خوار نمىكند . عمر مىگفت : بخاطر اين كارى كه كردم هميشه صدقه مىدادم و روزه و نماز انجام داده و غلام آزاد مىكردم ، شايد آمرزيده شوم .
< فهرس الموضوعات > عقده عمر از شجره بيعت در حديبيه ! !
< / فهرس الموضوعات > عقده عمر از شجره بيعت در حديبيه ! !
- الدر المنثور ج 6 ص 73 بخارى و ابن مردويه از طارق بن عبدالرحمان روايت مىكنند : به حج مىرفتم ، ديدم گروهى نماز مىخوانند ، پرسيدم : اين مسجد چيست ؟ گفتند : اين همان درختى است كه در كنار آن بيعت رضوان ( بيعت حديبيه ) انجام شد . قضيه را براى سعيد بن مسيب تعريف كردم ، گفت : پدرم مىگويد : منهم در ميان افرادى بودم كه در زير درخت بيعت كردم . در سال بعد كه به حج رفتيم ،

543

نام کتاب : الفاروق ( فارسي ) نویسنده : مؤسسة دلتا للمعلومات والأنظمة    جلد : 1  صفحه : 543
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست